اره والله
من چند سال پیش یه سقط داشتم بستری شدم بیمارستان .چند روز هم خونه ی مادرم بودم .داداشم حتی نیومد عیادتم .
زنش گفت بهش گفتم عیبه تو بری عیادت برای این مورد .حالا اگر چیز دیگه ای هم بود نمیزاشت بیاد .خودشم که نیومد
مام گذروندیم این چیزا رو.حاضر بود منو قربونیشوت کنه.الان تا من راضی نباشم نگاشونم نمیکنه.چون شناختتشون.میدونه فقط واسه کاراشون میخانش. الان میگه فقط زن و شوهرن برا هم میمونن و بدرد هم میخورن.البته منم همین اعتقادو دارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
