شما جای من بودين با این مدل رفتارشون چیکار مبکردین؟؟؟

چی شده چکار کردن فرق که اکثرا میذارن ولشون کن

میتونم بگم دوست دارم .ولی نمیتونم بگم دوسم داشته باش

کاری نمی شه کرد فقط رابطتو کم کن که باعث ناراحتیت نشن

از صبح اینقدر تاپیک مادرشوهرم خوندم میترسم مادرشوهرم رو دیدم باهاش دعوا کنم 😂

میزاشتم اونا عروس خوبه باشن.عروس هر چی باشه عروسه.یجایی میزنن به تیپ و تار هم

برای خودم پیش اومد .من و همعروشم با هم ازدواج کردیم .اختلاف عقدمون یک هفته بود.درست یک هفته بعد عقد که یکی از عمه هاش برای اولین بار اومده بود شهرما و میخواست جفتمونو ببینه.من رفتم سلام علیک گرمی کردم .پشت سرم همعروسم بود .بعد از من اومد سلام کنه.خواهرشوهرم گفت عمه اینو خیلی بیشتر ببوس.خیلی مهربونه😑عکس العمل خاصی نشون ندادم.چون هنگ بودم نمیددنستم باید چه کنم.همعروسم همسایشون بود و من یه غریبه با ازدواج سنتی

اوایل اینقد تو کارها و مهمونی ها کمک میکردم ولی همعروسم خانم وااار رفتار میکرد ولی همیشه میگفتن فلانی خیلی مظلومه فلانی خیلی خوبه فلانی کاریه.نمیخواستم کسی یدگوییش رو کنه ولی انتطار داشتم تلاش منم دیده بشه.دیگه کمتر حمالی کردم .مودب رفتم مودب اومدم.اون  هی سرزده. تنهایی حتی .میرفت پیش خاهرشوهرم .هی غیبت و دل و قلوه.حتی عروسی هم میبردنش با خودشون.من شکایتی نمیکردم حتی پیش همسرم.میدونستم خواهر شوهر عروس هر چقدرررررررر هم جفتشون نمونه .باز یجا پرشون به هم گیر میکنه.

همینم شد.خدا کمک حال همعروسم باشه.طلاق گرفت متاسفانه.همون خواهر شوهر چناااااااان رفتاری باهاش کرد .چنان حرفایی بهم میگفتن که هنوز سخته .این حد بلبل زبونی جفتشون .چون شخصیت جفتشون اروم بود😐

الانم همون رویه اروم بودن خودمو دارم .مودب میرم و برمیگردم .تو مهمونی هام سنگ تموم میزارم .جلوشون بشددددت هوا شوهرمو دارم و احترامش میزارم .ولی با قوم شوهر قاطی نمیشم.هر چند یه همعروس دیگه هم دارم .ولی کلا قاطی نمیشم که حرص نخورم .

اینم در جواب اینکه گفتی اگه جای من بودید....خواستم بگم جای تو بودم😀

همونقدر ک بهت احترام میزارن تو یه درجه بیشتر بهشون احترام بزار و تمام 

روابط عاطفی و دوستانتو بزار واسه خانواده خودت و شوهرت و دوستات