ببین من مثال برات میژنم
شوهر من اوایل عقدمون مثلا برام هدیه نمیخرید دوس داشتم برام کادو بخزه ببین بلدنبودا مامانش برام میخرید چیزای خوب بعد شوهرم میگرفت میاورد
بهش یه شب کفتم من خیلییییی دوس دارم یوقتی کادو بهم بدی برای اینکه عشقتو بهم نشون بدی توجهتو نشون بدی مهم نیست کوچیکو بزرگیش برام اون توجهت قشنگه
یا مثلا جایی ازدستش بخام ایراد بگیرم تو عصبانیت اینکارو نمیکنم میزارم وقت خواب ما معمولا دوساعت قبل خواب شایدم بیشترخزف میزنیم
بهش میگم امروز اینطوری شد من دوس داشتم مثلا تو این رفتارو داشته باشی بجای اون کار بنظرخودت بهتر نیست سغی میکنم منظقی باشم
ببین بستکی داره چیزایی ک ازشوهرت میخای باید یطوری عنوان بشه یه چیزای دگ طور دیگه
مثلا شوهرم عادت مداشت شبا بفلم کنه بخابه خابش نمیبرد
منم بوسش میکردم میگفتم من فقط اون تو خابم میبره میپریدم بفلش الان نصفه شبم ازبفلش دربیام میاد بغلم میکنه بعد میخابه
نمیدونم مثال بزن بهت بگم چیکارکنی