سلام حقیقتش من شوهرم کارمنده و کارش شیفتهیع 4 روز صبح 4 روز عصر 4 روز شب و 4 روزم استراحت کارشم خوبه یعنی خب اوقات زیادی میتونه پیش من باشه من رشته تحصیلیم حقوق بود و بعد از ازدواج شوهرم از حقوق خیلی خوشش اومد و رفت لیسانس حقوق گرفت من الان یه دختر دارم که 2 سال و هشت ماهشه و الان شوهرم اصرار داره که به خاطر علاقه ش برای وکالت بخونه کلاس ثبت نام کرده و داره میخونه راستش برای من خیلی سخته چون هیچ دوست و فامیلی ندارم و اینجوری از صبح تا شب با دختر کوچیکم تنهام خیلی با همسرم بحث میکنم سر این مسئله میگم واقعا من نمیتونم اینجوری بچه مم خیلی حوصله ش سر میره و شدید به من وابسته شده جوری که یه لحظهنمیتونم بدون اون برم بیرون یعنی هر روز من و دخترم با همیم اگه یه کم بزرگتر بود خیلی راحت تر بود برام یه نظرم خیلی بد موقعی شوهزم تصمیم به درس خوندن گرفته تو این سنی که دخترم هست حالا به نظر شما حرف من خودخواهیه یا منطقیه
میبخشید که خیلی طولانی نوشتم مرسی که وقت میذازین میخونین و جواب میدین ممنون
خب نظر تو هم مهمه چون زندگى مشتركه ديگه ولى خب به نظرم كارى نكن كه تا آخر عمرش حسرت بمونه دلش و تورو مقصر بدونه
عزیزم شرایط زندگیتو خودت بهتر میدونی. بچتو ببر کلاس قصه گویی بازی.. بذار دوست پیدا کردنو یاد بگیره
شراطت سخته،خودت باهاش تاحالا صحبت کردی که سختته؟
یکم سختی تحمل کن دیگه
همسرشی برای پیشرفت باید کمکش کنی
شوهر دوستم بچه 3 ماه رو میگرفت تا دوستم بیاد کلاس ارشد
حالا هم هر دو دارند از حقوق و پیشرفت خانومش لذت می بره
خود خواهی نیست ولی بچت باید پدرش بهش بیشتر توجه کنه چون اونجوری بچه با کمبود توجه و محبت بزرگ میشه از طرف پدر
عزیزم بذار بخونه
یه سال سختی تحمل کن اشکال ندارع
نزن تو ذوق شوهرت
اگه انقد علاقه داره حتما موفق میشه گلم
اصلا به پدرش وابسته نیست یعنی جوری هست که توی مغتزه که من و پدرش هستیم من یه کم بر اونورتر فوری گریه میکنه با اینکه باباش بغلشه همیشه هم میخواد بغل من باشه شوهرم سعی میکنه بهش نزدیک بشه ولی دخترم اصلا نمیره سمتش خب خیلی کم میبینتش
عزیزم چند ماهه .دانشگاه که نمیخواد بره. تحمل کن چندماه رو دیگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
