نه نمیتونست....میخواست جلوشو بگیره ها ولی بی اراده میکرد توشلوارش میدیدمجیغ میکشه میرسوندمش دستشویی اونجام اونقد ب حرف میکشیدمش اهگخرسر اجازه میداد بیاد بالاخره تموم میشد...وای عجب روزایی بود...الان میره دستشویی وقتی پی پی داره درم میبنده میگه تونیا زشته...😁