سلام بچه ها
اومدم باهاتون یکم دردودل کنم. و ازتون یکم راهنمایی بخام.من توی دوران عقد هستم .
خواهرشوهر من روزای اول عقدمون خوب بود و من هم اخلاقم جوریه ک دوس دارم با همه صحبت کنم گرم و اجتماعی ام.ایشون از اول زیاد گرم نمیگرف منم میگفتم اشکال نداره اخلاقش اینجوریه. هیچوقت دوس ندارم کسی روی ظاهر من و همسرم نظر بده از اولم همینجور بودم.ولی ایشون روی همه خانواده نظر میداده از اول و چون من وارد خونواده شدم و دیگه نمیتونست این کارو بکنه ازم دوری میکرده .مثلا دوس داره ب همه بگه چی بخرن چی بپوشن کدوم مغازه برن...یا توی خونه...همه جا...همش هم هرموضوعی پیش میاد میخاد خودشو دخالت بده ک من بهتر میفهمم...من این هارو اوایل نمیفهمیدم فک میکردم خیلی خوبه اما اتفاقی افتاد ک دستش رو شد.حالا بماند چ اتفاقی ولی از وقتی ک بحث عروسی ما اومد وسط حسادتش شرو شد...وقتی میریم اونجا روشو اونطرف میکنه کلا با من ک فقط در حد سلام حرف میزنه...بعضی روزا کلا توی حالت باده با هیشکی حرف نمیزنه بعضی روزا مثلا میخاد با همسرم حرف بزنه ک لج منو دربیاره...وقتی جاریم با من درباره عروسی حرف میزنه میاد خودشو میندازه وسط و حرفو عوض میکنه...خلاصه خیلی حسوده...منم هرچی میشه ب همسرم میگم اما ن با گله...ایشونم میگه میدونم ک خاهرم چجوریه همیشه میگه اعصابتو خورد نکن اگر فک میکنی با جواب دادن اروم میشی جوابشو بده اگر فک میکنی با بی محلی اروم میشی بی محلی کن میگه از اول ازدواج حسودی میکرده اما تو متوجه نشدی...ولی من بحثم اینه ک بدی بهشون نکردم.من همیشه احترام سرم میشه. سرم توی لاک خودمه نمیدونم چ مشکلی با من داره...دوس داشتم ک رابطمون خیلی بهتر باشه چون دیدم کسایی رو خیلی خوبن با خواهرشوهراشون.مثلا ب من عیدی میدن ایشون نباید بفهمه.
الانم ک عروسیمه میترسم ک حسادتش باعث بشه عروسی خوب برام نگیرن. یعنی حرفاش روی پدر و مادر شوهرم تاثیر بذاره.ب نظرتون تاثیر میذاره؟