2737
2734
عنوان

همسر ارتشی

| مشاهده متن کامل بحث + 3107 بازدید | 37 پست

ولی خب شوهرت که نظامی باشه باید با یسری از چیزا کناربیای

مثلا نمیتونی به یه شهرخاص دل ببندی😕هرلحظه ممکنه منتقل بشی شهری دیگه

تا پایان خدمتشم از کشورنمیتونه خارج بشه حتی کربلا،مگه از طریقای دیگه


هرجا لازم باشه مینویسم که تا ابد اسیرِ پرسپولیسم❤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من پسر عموم نیروی زمینی حقوقش کمه تازه باید چهار سال مرز هم خدمت کنن اگه شوهرت پسر زرنگیه ارتش واقعا ...

شوهرم بازاریابه میگه ممكنه بتونه این حقوق رو دربیاره ولی من میترسم همین كارشم تو این اوضاع از دست بده 

2728
شوهرم بازاریابه میگه ممكنه بتونه این حقوق رو دربیاره ولی من میترسم همین كارشم تو این اوضاع از دست بد ...

کلا ارتش اسیریه اگه جنم کار کردن داره تو بازار کار کنه خیلی بهتراز استخدام ارتش شدنه باور کن 

من پسر عموم نیروی زمینی حقوقش کمه تازه باید چهار سال مرز هم خدمت کنن اگه شوهرت پسر زرنگیه ارتش واقعا ...

امیدم ارتش بود ولی نا امید شدم واقعا .. پس چیكار میتونیم بكنیم من فكر میكردم سه چهار تومن میدن 

2738
کلا ارتش اسیریه اگه جنم کار کردن داره تو بازار کار کنه خیلی بهتراز استخدام ارتش شدنه باور کن 

الانم یك و دویست میگیره آخه چهارساله ازدواج كردم دلم بچه میخاد پس چیكار كنیم ..  

قسط برای وام خوبه كه وامم میدن 

من بابام و شوهرم ارتشی نیستن که دقیق شرایط رو بدونم ولی حقیقتا ارتشی ندیدم که وضعش خوب باشه!


یکی از دوستای شوهرم تا ارشد هوافضای  شهیدستاری خوند و الانم نیروی هوایی ارتش هست اون وضعش بد نیست(خوب هم نیست ولی خونه و ماشین داره با چند سال کار) ولی زمینی فک نمیکنم خوب باشه

"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"

شوهر من ارتشیه حقوق بخور نمیری میدن همش باید اماده باش باشن تازه انتقالی هم خوردیم بندرعباس

چند ساله کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن 
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687