تو تایپیکا قبلم گفتم باز ی بار خلاصه میگم شوهرم از پارساله شایدم بیشتر بایکی چت میکنه خلاصه دعوا اینا اوایل معذرت خواهی اینا ک دیگه پیام نمیدم بازشرو میکرد حرف زدیم و دعوا گف تقصیر خودته تو اگه برا من کم نمیزاشتی محبت میکردی ...من نمیرفتم سمتش گفتم باشه اشتباه ازمن تو دیگه با کسی نباش من درس میکتم گذشت و لی بدترسرد ترشد هروقتم باهاش حرف زدم ک چرا اینطوری میکنی میگف ادم ک سرد بشه دیگع درس نمیشه ازمن انتظار نداشته باش مث قبل شم من همینم نمیخوای طلاق بگیر بازم موندم گفتم نه من دوست دارم زندگیم نمیخوام خراب شه تو فقط چت نکن ولی بدتر شد چن ماهه بود فقط از سرکار میومد میرف اتاق باگوشی حرف نمیزد فقط براشام میومد باهاشم حرف میزدم کلا با اره نه جواب میداد میگف حوصله ندارم چیزی نگو