شوهر من سر نماز خوندن خیلی حساسه...من اوایل سستی میکردم مخصوصا سر بارداری اولم...از بس تن و بدنم درد میکرد اون وقتایی ک میخوندم هم نشسته میخوندم ...اقای شوهر مثلا نشون میزاشت ببینه میخونم یا نه...از منم میپرسیدا برا اینکه هی سوال پیچ نکنه و گیر نده میگفتم خوندم....بعدش میومد میگف میدونم نخوندی و من میفهمم و فلان...اون قضیه ها تموم شد...
تا یه مدت پیش حی کردم بازم شک کرده ک میخونم یانه...درحالی ک میخوندم...بهش گفتم ک باز شک کردی میگف نماز رو برا خودت میخونی نه من...باز یه مدت گذشت دیدم نه...اقا شک داره هی دنبال اینه ببینه میخونم یا نه...قبلا از تو حرفاش فهمیده بودم ک نشونه میزاره ببینه میخونم یا نه...حدس میزدم چه نشون هاییه...
یه چند باری مثلا مهر ها رو به مدلی میزاشت ک بدونه وقتی برداشته میشه بفهمه...یامثلا چادری ک باهاش نماز میخونمو یه مدلی میزاره ک وقتی برمیدارم بفهمه....دوسه بار نزاشتم این نشونه ها بهم بخوره...چادرمو همون مدلی دوباره میزاشتم سرجاش مهرها رو همون طور ک برداشتم میزاشتم...دیدم دوسه روز بعد گف میدونم ک نمیخونی و حرفای قبل ...منم چیزی نگفتم گفتم باشه میخونم...
چند رور پیش رابطه داشتیم...قبل اون روزی ک رابطه داشته باشبم من حموم رفته بودم...فرداش ک رابطه داشتیم باید میرفتم حموم....من دیدم تمیزم گفتم میرم به غسل میکنم میام باردارم هستم زیاد تو حموم میونم اذیت میشم بعدا...موهامو با شامپو بچه ی فیروز پسرم یه بار الکی شستم غسل کردم اومدم بیرون...شب شوهرم گف رفتی حموم گفتم اره شبیه حموم رفته ها نیستم?گف از کجا بدونم اخه...شب موقع خوابیدم خوابیده بودم رو دستش موهامو بو کرد گف سرت بو شامپو نمیده که...گفتم با شامپوی طاها شستم اون بو نداره...منم چون الکی شیته بودم موهامو بعد به روز یکم چرب شده بود...الان ک اومد برا ناهار برگشت گف موها چه چربهههه....(والا زیادم چرب نبود)فک کمم میخواست بفهمونه ک فهمیدم حموم نرفتی...
خسته شدم از بس خودمو بهش ثابت کردم ک میخونم....شک کنه ک نخودم اونقد میشینه حررررف میزنه ک ادم پشیمون میشه کلا از خوندن یا نخوندن...الان من چیکار کنم...بهش پیام بدم ک قبلا هم میخوندم فقط خواستم ببینم چکم میکنی یا نه...مثلا حموم چن روز پیش ک شک کرده رفتم یانه...چطوری بهش بگم ک باور کنه....خسته شدم بخدا...
هر گونه توهین و بی ادبی ببینم درجا گزارش میزنم براش...لطفا قضاوت بیجاو توهین نباشه...سپاااااس