منم واسه عروسی برادرشوهرم ناجور بنابه دلایلی توذوقم خورده بود واصلانمیخواستم برم چه برسه به لباس بخرم.پیش خودم فکرکردم که بایدجوری برم که حتی به عروس هم توجه هاکم بشه.دقیقه نود لباس خریدم وارایشگاه هم رفتم واون هدفم عملی شد من وعروس که جاریم میشدباهم از دوتا درمختلف واردشدیم اماهمه اومدن سمت من به همین خاطر تاالان بعدازتقریبا5ماه بامن قهره وبرای من اصلا مهم نیست چون هدفم همین بود
مادرشوهرمم چون اول زندگیمونه نصیحتم میکرد ک سخت نگیرم و یه شبه میگذره حرصم میگرفت چون واسه خودشون اینجوری فکر نمیکنن
بخاطر ماجرایهای مختلف سر لباس دیگه دل و دماغ لباس ندارم واقعا خسته شدم چ عروس ایه
اصلا😐
هرکسی خب یه مدله
ولی من ب شخصه نمیپوشم همچین چیزیو
عروسی دخترخاله ش دوماه دیگس از الان تو فکر ی چیز خفنم پولم نداشته باشم قرض میکنم اخه خیلی واجبهههه
همتون نظرتون مثل خودمه پس چرا شوهر من انقد واکنش نشون داد ...
پس انرژیمو جمع کنم از اول شروع کنم اینبار فقط بخاطر دل خودم برای اینکه همیشه شیک پوش بودم همیشه بهترین ظاهر شدم همه عروسیا از عروس خوشگلتر میشم دروغ نمیگم کاش بتونم ذوقمو برگردونم سرخورده شدم
ببین از من به تو نصیحت اگه مشکل مالی نداری حتما یکی دیگه بخر خوشگلشم بخر
چقدر بدجنسی
همه آرزوی یه عروس اینه که شب عروسیش بهترین باشه و همه نگاها به سمت اون باشه
حالا اگه این نیت رو نداشتی و پیش میومد یه چیزی
ولی چون خودت میگی هدفت این بود واقعا بدجنسی کردی
من نمیدونم چی بینتون گذشته ولی هر چی بود کاش شب عروسیش تلافی نمیکردی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
