خیلی خوشحالم که حالت خوبه گلم...من از همه اطرافیانم انتظارمو به صفر رسوندم و علاقمم به صفر رسید،میتونم از شوهرمم انتظارمو صفر کنم ولی دیگه علاقه ایم نمیمونه....این راهکارتو انجام میدم و نتیجه ام میده ولی نتیجش اینه که اونا یه رفتار بدی با من میکنن و همسرمم میگه حق با فلانیه(اون کسی که رفتار بدو کرده)من خیلی تو آرامش میم اصلا اینطوری نیس اون رفتارش بد بود نه من و از شوهرمم فاصله میگیرم خیلی ریلکس اونم میشینه با اونا میه و میخنده منم بیخیال یجایی به گوشیم ور میرم بعد میاد طرفم بام حرف میزنه و این چیزا ...ولی بازم کارش زشته
سلام عزیزم
خوش اومدی به جمعمون
خانمی فقط خودت باید اراده کنی و به خودت کمک کنی
رفتار شوهرت آیینه ای مقابل رفتار خودته
پس باید خودت رو تغییر بدی
شما لبه ی پرتگاه هستی
پس باید تلاشت دو چندان باشه
اول تاپیک رو بخون
همه ی کارهایی که من کردم رو شما هم بکن
اول تو پیام ها قربون صدقه برو
تو تنهایی جلو آیینه تمرین کن و بعد جلوی شوهرت
یه خرید میکنه تشکر و قدردانی کن و ته جملت عزیزم استفاده کن
دفعه بعد به جای عزیزم بگو عشقم
میوه بیار و همونجور که واسع بچه هات میوه پوست میگیری واسع شوهرتم چوست بگیر
هر وقت زنگ زد خیلی شاد و سرحال جوابشو بده
کارهایی که من انجام دادم رو انجام بده
دو سه هفته به عنوان تنوع و تمرین بهش نگاه کن و نتیجه ی کارهارو تو رفتار شوهرت ببین
از همین الان بگم سخته و ممکنه یه جاهایی کم بیاری
دیگه بقیش باخودت
از كجا ميدوني شايد يه چيزي هست كه نمي تونه بگه در ضمن بقول معروف هندونه بزن زير بغلش وقتي ميگه شرايط ايجاب ميكنه تو هم بگو ممنونم از اينكه به فكرمي مي دونم كه دوستم داري ولي احساس بدي بهم دست ميده تو كه اينقدر خوبي چرا با يكم توجه بيشتر و احترام زندگيمونو گرمتر نمي كني تا از جونيمون لذت بيشتري ببريم .
