موضوع اینه که خواهرشوهرمادرشوهر من برای کوچکترین مسائل زندگیم نظر میدن مثلا شوهرم مای بیبی برای بچه م میگیره میگن وای هنوز مای بیبی میکنی بچه رووای چرا این قدر زود مای بیبی هاش تموم میشه میخوام برم ارایشگاه میگن خودت چرا برنمیداری ابروتویا اگه میرم خونه ی پدرم بمونم چندروزی میگن وای چرا این قدر زیاد میمونی اگه بذارنشون میگن 24 ساعت دور ماباش وکارای ما روکن حالا خواهرشوهر من خودشم مادرشوهر مربض داره سالی یه بارم خونشون نمیره ولی از من انتظار داره همش خونه ی مادرش باشم کاراش روبکنم مادرشم مریض هست تورو خدابگید چکارکنم از دست شون راحت شم با این که ما خونه ی جدا داریم ولی به خاطر مریضی مادرشوهرم بیشترهفته خونه مادرشوهرم هستیم اگرم همون یه روزی بخوایم بریم خونه ی خودمون نا احت میشن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دوسال پیش سرهمین قضایا مادر شوهرم با شوهرم دعوای شدیدی کردن ومن دوماه قهربودم خونه پدرم طرف من هست شوهرم ولی از بس توسرش میخونن ای کارکن واین کارنکن احساس میکنه اونا درست میگن میگه اونا بزرگترن بهترمیدونن حتی اوایل که بچم بدنیا اومده بود شیرم خیلی کم بود بچهم بیقراری مبکرد خیلی دیگه من خونه بابام بود بعدزایمان م چندروز دبگه اونجا بهش شیرخشک دادم بهترشد اومدم خونه پدر شوهرم بعدچندروز دیگه مادرشوهرم این قدر به شوهرم گفت من بچه هام شیرخشکی بودن همش اسهال واستفراغ وبستری بودن بیمارستان اصلا براشون خوب نبود بهش میگفت دیگه بچم روشیرخشک نمیدین ها شوهرمم گفت بهشون لازمهبرابچه ولیمادرشوهدم کاری کرد که ما یه ماه بیشتربهش شیرخشک ندادیم مثلا من میخواستم بچه م رو شیربدم شیرم کم بود یه دوساعت شیرمیخورد بچم سیرم نمیشد مادرشوهرم میگفبا عصبانیت میگفت بسه دیگه مگه شوهروزندگی نداری بلندشودور کارا ی خونه اون موقع بچه م دوهفته ش بیشترنبود قایمکی بهش شیرخشک میدادم که نبینه یعنی تازه زایمان کرده بودم دوهفته کمتر باید کارای خانمم انجام بدادم ببخشید با بخیه هایی که داشتم توی دستشوییشون که میرفتم فقط گریه میکردم صورتم رو میشستم که کسی متوجه نشه
مادر شوهرم اگه بذاارنش میگه برای دخترام یهنی خوهرشوهرای من یه حقوق ثابت ببرید با اینکه دوتا خواهرشوهرام شوهراشدن معلم وحقوق بگیرن ولی شوهرم وبرادر شوهرم کارازاد دارن ودرامدانچنانی ندارن