نامزد بودیم. صبح از خواب بیدار شدم لباس پوشیدم رفتم بیرون دیدم مادر شوهر خواهر شوهر لبخند میزنن بعدا برادر شوهرم که اون موقع بچه بود اومد بهم گفت لباستو برعکس پوشیدی 😒😒
من گاز فلفل تو طبقه دوم زدم یه پیس اما از دریچه کولر رفت پایین من و پدر ظوهرمو مادر شوهرم در حال صرفه کردن و اشک ریختن بودیم ب هیچکدوم نگفتم تقصیر منه اونام اول رفتن از طبقه سوم پرسیدن دارید چیکار میکنید اونام گفتن هیچی بخدا بعدم پدر شوهرم انداخت گردن مادر شوهرم گفت لابد توی ترشی ک میخواستی فلفل بندازی باز تو خونه فلفلارو جوشوندی هنوزم نگفتم بهشون اما عذاب وجدان دارم
مادرشوهر نبود ،کل لوازم آرایشم از رژگونه و پنکیک و سایه همش از دستم افتاد رو موکت اتاق ، با نامزد رفتیم بیرون ، گفتم میام تمیز میکنم ، البته همون موقع هر کار کردم بهتر نشد که بدتر شد همش پخش شد کل موکت رنگی شد ، رفتم شب که اومدم تمیز بود ، هیچ اثری ازش نبود ، نه اون چیزی گفت نه من ، حتی به نامزدم هم نگفتم جریانو . 😂😂😂
تاپیکها همه تکراری
یه تاپیک متنوع که در مورد معضلات اجتماعی و تا حدودی سیاسی زده میشه فورا همه رو قطع کاربری میکنند.اونوقت باید تو نی نی سایت خزعبلات بگیم و بشنویم و بخونیم.
خیانت دعوا توهین اسکرین های مسخره مادر شوهر خواهر شوهر .جاری عفریته عکس لب و دهن و دماغ ....هی روزگاررررررررررر
😂😂😂😂من هر روز موقع خواب لباس زيرمو عوض ميكنم
شب گذاشتم كنار جام كه صب بپوشم اون يكي هم تنم بود صب همسرم بدو بدو بيدارم كرد منم يادم رفت عوض كنم اونم مونده بود همون جا شبش كه من برگشته بودم خونه مادرشوهرم از تو اتاق پيدا كرده بود
😠خودش از شانسم مدل طوري موري بود ابروم برد
