2733
2734
عنوان

شوهر و مادر شوهر

523 بازدید | 27 پست

امشب مراسم عقد پسر خاله شوهرمه.منم وقت از آرایشگاه گرفتم.به شوهرم گفتم بچه رو میخوابونم توهم بعدازظهر پیشش بخواب تا بیدار شین من برگشتم.گفت که نه الابلا من بچه رو میبرم پیش مادرم بالا منم گفت باشه 

بعد که برگشتم دیدم بچه تو سرما بغل باباشه.

گفتم مادرت و خواهرت شعور نداشتن یک ساعت بچه رو بگیرن تا تو آوردی بیرون سرمابخوره

خلاصه دعوامون شد به شوهرم گفتم ۴سال هربلایی که خودت و خونوادت سرم آورده رو قبول کردم ولی این بار پای بچم درمیونه دیگه قبول نمیکنم.گفتم امشبم مراسم نمیام گفت بدرک

شمابودین چیکارمیکردین

2731
تو بودی میرفتی مراسم؟

اره 

چون دلم نمی‌خواد با نرفتم بفهمن با شوهرم دعوا کردم و دشمن شاد بشم. ولی بعد عروسی خدمتشون می‌رسیدم

هر کی دمی گوجه دوست نداره با من حرف نزنه اصن.
چجوری حالشون رو بگیرم بعدا

نرو نذار بچه رو هم ببره گفتن چرا بگو اون موقع لازم بود باید بچه رو نگه می‌داشتین. نه بچم تو سرما ویلون سلیون بشه

هر کی دمی گوجه دوست نداره با من حرف نزنه اصن.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز