2733
2734

یه روزنه کوچولو کف دستم در اومده بود رفتم دکتر گفت چیزی نیس،ولی جاش درد میکردهموموقع کف پامم یکی بود گفت میخچه هست،الان اون که کفه دستمه ازبس دستش زدم بزرگ شده ودرد میکنه اندازه یه جوشه تقریبا،بچه ها چیکار کنم قطره ....استفاده کنم میره

باز باران! باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟ روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد بــاز بــــاران بــاز بــــاران می خورد بر بام خانه بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه ....

البته اول که رفتم دکترفقط یه روزنه بود

باز باران! باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟ روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد بــاز بــــاران بــاز بــــاران می خورد بر بام خانه بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه ....


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

مرجان جان نفهمیدم

باز باران! باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟ روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد بــاز بــــاران بــاز بــــاران می خورد بر بام خانه بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه ....
2740

والامنم پام داشت چسب زدم هرکارکردم نشدانگاریم حامله بود یهوشدن پنج شیش تا اینجاخوندم گوجه ببندین یه گوجه رونصف کردم گذاشتم رومیخچه هانایلون بستم روشم جوراب پوشیدم شب تاصبح صبح که نرم شده بودن باسنگ پا سابیدمشون قشنگ رفتن دوشب بستم

یه صلوات میفرستین منم مستقل زندگی کنم به دورازفامیل شوهر☹️☹️☹️

من دستم اگزماداره خیلی حساسه

باز باران! باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟ روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد بــاز بــــاران بــاز بــــاران می خورد بر بام خانه بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه ....

اخ اخ چندین سال پیش کف پای راستم ی دونه زد اهمیت ندادم

کم کم سوزش گرفت و یکی شد دو تا دو تا شد س تا تا رسید ب هفده عدد

منم حدس زدم زگیله

رفتم داروخانه چسب زگیل گرفتم کف پام رو تک تک زگیلا میبستم

انگار حالت اسیدی داشت دور تا دور هر زگیل رو خالی میکرد چسبا تا ب ریشه برسه

با نوک چاقوی ناخن گیر از ریشه درمیاوردم

مقاوم بودن لامذهبا

چند ماه درگیر بودم

ولی شما برو دکتر ک کمتر اذیت شی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز