عزيزترين كسم رفت...

عزیزم تاپیک قبلیت خوندم اشکام بند نمیاد تروخدا واسه بابام دعا کنید بابام درگیره.

منم این درد کشیدم بعد عمل چسبیدگی گرفتم خییبلی سخته واقعا

یک سال با استرس خوابید و بیدار شد.یک سال فقط به ارزوهای به دل موندش فکر کرد.یک سال به جوونی و ناکامیش فکر کرد.یسال به هدفهای بلاتکلیف موندش فکر کرد.

مادر شما اذیت شد به قول داداشم الهی این درد رو گرگ بیابون هم نگیره بسکه به دردیه.ولی داداش منم از درد سرش رو به دیوار میکوبید.

نماز استغاثه فاطمه زهرا را میخونم پنجشنبه

بمیرم برای استرسهای خواهرم

برای بلاتکلیفی و هدفهای موندش و ارزوهای نرسیدش

خدا رحم کرده بهت گلم 

واسه این انگاری خیلی شدید بوده میگفت روده هاش بیرونه طفلک

نمی دونم چه جوری نفهمیدن و ترکیده بوده 

پولدارم بودن میگفت می خواییم ببریمش ماه بعد انگلیس  

خواهرتون رو ببیرید رژیم گیاهی مخصوص رو بگیره.خیلیا نتیجه گرفتن.ما به برادرم گفتیم اما قبول نمیکرد میگفت خوب میشم وقتی راضی شد که دیگه اب هم نمیتونست تو بدنش نگه داره

ایی واای  خدا کمکش کنه منم چند سال پیش یک ماه بستری شدم بیمارستان درد عجیبی بود ۲۰کیلو وزن کم کردم..  فقط توسل به اماما کمکم کرد خوب شدم..  خدا به اون جوونم رحم کنه

الهی امین 

یکی از فامیلای من اب سیب فقط خورد دو ماه خیلی بهتر شد 

رژیم پاک سازی باید بگیرن 

چندتا خواهر و برادرید؟ پدرومادرت چطور کنار اومدن؟

چندسالش بود؟ 

ما چهار تاییم.پدر و مادر هیچ وقت کنار نمیان.بچه با مرگ پدر و مادر زود کنار میاد ولی اولاد نه.برادرم32سالش بود تازه رفته بود خواستگاری که فهمید بیماره.تمام بدنش رو گشتن ولی معلوم نبود کجاست منشا و فقط پخش شده بود تو بدنش.سالم سالم یه شب بیدار میشه میبینع گردنش درد میکنه میره کلی دکتر و اینور اونور بعد از یک ماه نیفهمن و میگن کل بدنت درگیره

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست ؛؛هرکس نغمه خود خواند و از صحنه رَوَد ؛؛صحنه پیوسته به جاست؛؛؛            خُرَم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد 

خدا بیامرزه از طرف خودم و خانواده ام و تمام مردم شهرمون کاشان تسلیت میگم

چی بگم

برای خواهرم دعا کن خیلی حالم بده

چاق شدم ۲۵ کیلو اصافه وزن دارم از ناراحتی

دیروز خونمون بودن اعصابم خرد میشه وقتی میاد استرس میگیرم باورت نمیشه دلم میخواست داد بزنم بگم برید خونتون

لعنت به این سرطان