چه اتفاقایی تو روز عروسیتون افتاد که حرصتونو درآورد و وحشتناک عصبانیتون کرد یا بر عکس خیلی خوشحال شدید و از ذهنتون پاک نمیشه ؟
دوست دارید دوباره بر گردید اون روز و عروسی بگیرید ؟اگه برگردید چیو تغییر میدید؟بگید بقیه هم تجربه بگیرن😉😍
فعلا كه شوهر نيست خواهر
عروسي كردم ميگم بهت
من جشن عروسی نگرفتم هنو😢😢😢
۲۹ تیر ماه تو اصفهان با اون هوای گرم آنچنان بارون و سیلی اومد که تو زمستون و پاییز اونجوری بارون نمیومد نصف عکسای فضای باز نشد بگیریم
همه چي خدارو شكر عادي بود
فقط زود تر عكسامو مينداختم كه بيام تالار اخه ساعت نه شب رسيدم تالار تو ترافيك
عروس عمم ك تو مراسم همههه سنگ تموم گذاشت اما تو عقد من موقع رقصيدن ب شوهرم يه هزاري كهنه داد تا خورده اون حرصم و واقعا در مياره
انگشتر خواهر شوهرم گم شده بود و نفهمیده بود بعد یکی از فامیلهاشون نزدیک ماشین پیدا کرده بود و اعلام کرد یه انگشتر پیدا شده و کلا همه خوشحال شدن
يه پيرزن غريبه اومد تو عروسيمون ميوه وشيريني وكيك خورد بعدشم بلند شد رفت فيلمش هست آخر نفهميديم كي بود🤔🤔🤔🤔😑😑😑
ولي خيلي خوش گذشت شوهرم هميشه ميگه كاش ميشد بازم عروسي ميگرفتيم يا حداقل اگه ميشد برميگشتيم به عقب مفصل تر ميگرفتيم☺️☺️☺️🤗🤗🤗
مادرشوهر، پدرشوهر و خواهرشوهرم بعد از تالار موقع برگشتن اومدن تو ماشین عروس نشستن 😒😒😄😄
توی عروسی ما فامیلای شوهرم سرجنگ داشتن،ماقبل عروسی یه سبددرست کرده بودیم مخصوص شاباش موقع شاباش دادن خواهرشوهرم یه نایلون آوردتاشاباشاروجمع کنه ولی خواهرم سبددستش بودبه خواهرم گفت شاباشاروبریزداخل این نایلون خواهرم گفت خیرماسبدداریم😅😅
شوهرم فیلم عروسی رونگاه کردنی میگه ایرانوعراقن
عکس اتلیه مون دیر شده بود هول هولی اندتختم بدو بدو میرفتیم سوار ماشین شیم بریم تالار پاشنه کفشم شکست.مثل فلجا راه میرفتم رفتم تالار خواستم برم یواشکی بشینم بعد بگم کفش بیارن عوض کنم دختر عموم باصدای بلند اسممو صدا کرد کفشت پاشنه اش شکسته😐😐😐خلاصه همه فهمیدن😂😳😳
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
