خسته شدم وابستگیش شدیده
اشکال نداره
شاغلی؟؟ دو سال اول پیشش بودی یا اینور اومور بود
مهد نمیره،موقع خواب بهم میچسبه با گریه بیدار میشه اکثر اواقات
حالا دختر من روز ها به باباش میچسبه شبا به من 😂😂
فقط مامانم و بابام...دیگه از بقیه خجالت میکشه هنوز بغل عموهاشم نرفته ارزو به دلشون موند با دایی و خالشم سختشه مستقیم حرف بزنه اصلن یه وضع عجیبی
آخه‌میگن بچه هایی که دوسال اول همش پیش پدر مادر باشن به اون امنیت ذهنی میرسن بعد خودشون کم کم جدا میشن
وقتی بهت میاد میچسبه با‌روی باز ازش استقبال میکنی یا میگی اه باز اومدی
موندم چطور بفرستمش مهد داخل کلاس نمیره میگه درش باز باشه یا تو هم بیا داخل
یه اتاق پر اسباب بازی داره ولی با من بازی میکنه یا میاد با عروسکش تو مطبخ پیش من بازی میکنه من باید جای عروسکاش باهاش حرف بزنم
اهل تماشای تلویزیونم نیست
بنظرم باید بیشتر بهش برسی براش وقت بزار تا به آرامس برسه نگو لوس میشه بچه با این چیزا لوس نمیشه محبت نیاز بچس منم یه پسر دوساله و نیمه دارم یه دختر شیش ماهه یه مدت پسرم بهونه گیر شده بود شدید حرف نمیزد غر میزد یه ویس از دکتر هلاکویی شبیه مشکل خودم گوش دادم میگفت بعضی بچه ها سیستم عصبیشون حساس تره توصیه اش این بود که محبت کنه بغل کنه چیزی خواست تا حد امکان نه نگیم تا به اون نقطه امنیت برسن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
