دوازده روز پیش فهمیدم شوهرم یک ساله با یه زنه مطلقه دوسته...برام دست گذاشت رو قران که دستش بهش نخورده .به جان دخترم قسم خورد...اما من نمیتونم باور کنم. از اون روز داره مثل پروانه دورم میچرخه و به اشتباهش اعتراف میکنه و ازم میخواد یه فرصت دیگه بهش بدم.اما من نمیتونم ا دلم کنار بیام
ای وااااای بازم خیااانت !!! متاسفم عزیزم
چرا باهاش دوست شده به نظرت؟؟اعتراف کرد یا خودت فهمیدی ؟؟
میگه تو همش منو تحقیر میکردی اما اون همیشه منو ستایش میکرد..... میگه فقط رابطه استاد شاگردی بود و چند تا تماس و چند بار ملاقات...اما تو ایمیلشون شوهرم براش نوشته بود که آرزوی سفر به شیراز به دلمون موند آخرش...آخه 2 ماهه دختره بهش گفته داره شوهر میکنه و رابطشون تموم شده ...
یک سااال رابطه داشتن و تو یکسال دستش بهش نخورده ؟! مگه میشه ؟! تو خودت باور کردی؟
اگه میدونی دیگه ازاین کارا نمیکنه ب خودت ودختر و زندگیت یه فرصت دیگه بده
خیلی اتفاقی ایمیلاشو خوندم ...حدود 9 تا ایمیل...
نه دیگه مشکلم همینه که نمیتونم باور کنم دستش بهش نخورده باشه و باهاش برنامه سفر داشته باشه... اما 4 بار دست گذاشت رو قرآن و برام قسم خورد
منم جای تو بودم نمیتونستم ببخشمش.اما اگه معذرت بخواد به جدایی فکر نکن اما بهش بگو باورم نمیشه این همه اعتمادم را اینطوری جواب داده باشی فقط فعلابین خودمون میمونه و اگه تکرار بشه دیگه نمی تونم ادامه بدم.
اگه میخوای ببخشیش برای خودت یه پشتوانه مالی خوب فراهم کن و حتما بهش بگو اگه میخوای بهت اعتماد کنم باید هر چیزی که داریم رو به نامم کنی و اگه میخوای باهاش بمونی دیگه بهش فکر نکن مطمئنا خیلی سخته ولی
درکت میکنم
بهش فرصت بده مردا اشتباه زیاد میکنن تو زندگی
چارش ک جدایی نیس حداقل بخاطر بچت / ولی باید اساسی ادبش کنی ک دیگه از این کارا نکنه
دختره خواسته که تموم شده
ولی عزیزم خیلی به این قسم خوردنها اعتماد نکن برای اینکه تو رو مجاب کنه از اینکارا زیاده میکنه یعنی همشون اینجورین تجربش رو داشتم که میگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
