بچه ها من و شوهرم زندگی خوبی داریم ولی از وقتی که بچه دار شدیم خیلی از هم دور شدیم و حتا جدا میخابیم و ایشون نمیاد پیش ما بخابه و میگه من میخام صبح برم سرکار!!!
ما قبل ازدواج یک قراری داشتیم و ایشون باید یک کاری رو انجام میداد که اینجا نمیتونم توضیح بدم( خیلی جریان خاص و خصوصی هست)
ی مدتی اینکارو عقب انداخت تا زمانیکه من باردار بودم و متوجه شدم اگر پافشاری نکنم به زندگیم آسیب میخوره... با هر زور و فشاری بود فرستادمش پیش وکیل... ولی بازم انجامش نداد
یکی از آشناها هست که میگه میخام با اون مشورت کنم و نظرشو بدونم ولی وقت نمیذاره بره پیشش!!!
دیروز من میخاستم از فرصت استفاده کنم و بریم پیش این دوستمون، گفت حوصله ندارم... منم بهش گفتم منو مجبور میکنی که ی جور دیگه رفتار کنم. گفت مثلا چکار کنی!؟ گفتم میذارم میرم تا اینکارو انجام بدی. گفت رفتی دیگه هیچوقت برنگرد. با وجودیکه میدونه حق با منه!!!
خیلی دلم گرفته ازش... نمیدونم چرا ولی از دیشب همش دارم فکر میکنم بذارم و برم😭
اگر این موضوعو به خانوادش بگم سکته میکنن... با هیچ کسی نمیتونم مشورت کنم 😭