دیشب یکی تاپیک زده بود در مورد خیانت همسرش و عللی رو برای این خیانت بیان کرد که یکیش جدا خوابیدن زنو شوهر از هم بود آیا موافقین با گفته ش؟پس تکلیف زمانی که زنها یائسه میشن و به هر دلیلی جاشونو جدا میکنن چی میشه؟!ا
😂😂😂😂😂مادرشوهرم زنعموم میشه خونش کنار خونمونه میرم میبینم ظهر تا نره حموم مثلا نماز نمیخونه میفهمم باهاش شوخی میکنم میخنده
زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدامیشه برا سلامتی تو دلیم یدونه صلوات بفرستین 🌷🌷
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
من بخاطر حاملگی جدا شدم تا الان که بچم یکساله و بخاطر کمبود جا و..
کمبود جا رو نمیدونم چکار باید کرد...اما حاملگی نمیتونه باعث جدایی بشه سعی کن جاتو جور کن پیش همسرت بخواب ...بجه تونم ک بزرگ شده ما شالله فوقش جاشو جدا کن شبا برو بهش سر بزن
من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
همسرم حاملگیمو دوست نداشت و ماه های آخر خودم جدا شدم چون خیلی سختم بود تو اوج گرمای تابستون و شکم بزرگ کنارش باشم اونهم رغبتی نداشت بعدهم که زایمان کردم بچه مدام شبها گریه میکرد دیگه خودم بخاطر اینکه صبح راحتتر بیدار بشه واسه کار گفتم بره اتاق دیگه بخوابه اونم استقبال کرد
جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم
ما تخت دونفره جانمیشیم😑😂اونوقتی نفره؟؟ ن اینکه بزرگ باشما نه م پاهام یکی اینور دنیاست یکی اونوش &n ...
من هميشه جنيني ميخوابم😂😂😂
شما لابد ٩٠درجه اين😁
آخه تخت خونه بابا ك دونفره نميشه من سردمه كنار رادياتور خواستم بخوابم كه چسبيده ب تخت شوهرمم كمردرد داره زمين نميخوابه در نتيجه قرار شد باصلح و ارامش هركي حق خودشى رعايت كنه😂😂