شاید بعضی ها در جریان باشن که شوهر من بیماری های متعدد روانی داره پارانوئد دیگرآزاری و این آخری مجبورش کردم بره دکتر یکی از قرصاش واسه شیزوفرنی بود. ۶ساله زجر کشیدم فقط هیچ چیزی از زندگی نفهمیدم. دیروز مثل همیشه دوباره روانی شد و افتاد به جونم اول از فاصله تقریبا ۲متری گوشیشو پرت کرد خورد تو دهنم لبم پاره شد بعدشم پاشد اومد افتاد به جونم تا تونست زد و دماغمم شکست مثل چی خون میریخت تا ولم کرد.