میثم عزیزم سلام. روم نشد که تلفنی این حرفها رو بهت بزنم چون همین الان دارم برات اشک میریزم عزیزم. یاد مهربونی ها و خاطراتت میفتم. منو حلال کن عزیز دلم. من هر روز دارم چاقتر و افسرده تر میشم از اون صورت خیلی زیبا که روزی همه محوش میشدن دیگه چیزی نمونده. هیچ انگیزه ای برای زندگی ندارم. اول فکر میکردم کنار تو حالم خوب میشه و اوایل بهتر بود اما این خوبی موقتی بود و من همچنان افسرده هستم و روحیه کمالگرام رو نمیتونم کنار بذارم. عزیز دل من خیلی دوستت دارم. همین الان صفحه موبایلم از گریه و اشک خیس شده. من به خاطر خودت دارم میرم و هرگز پیشت برنمیگردم. من دنبال اینم از این کشور برم. من از ته دلم دوستت دارم اما اینجا اینده ای ندارم. پس بهتره دو سالی دنبال پذیرش باشم و برم حتی اگه نتونم موفق شم هرگز پیشت برنمیگردم. چون لیاقتت رو ندارم. فعلا دنبال زبان میرم و بعد میرم دنبال آرزوهام. فقط درکم کن و منو ببخش. بدون به خاطر خودت این تصمیم بهتره چون اگه بمونم زنی افسرده برای تو و مادری افسرده برای بچت میشم. تو تا ابد تو قلب منی. تا لحظه مرگم. هرگز اصرار نکن برگردم بعد رفتنم قوی باش خدانگهدار برای همیشه.
اون اقا میثم بچه نیست ک . میفهمه دوسش نداری و فقط هدفت رفتنه . اگه دوس داشتن واقعی باشه خیلی چیزا عوض میشه. با خودت رو راست باش گل من. یکی بمن همچین پیامی بده قشنگ ب این نتیجه میرسم دنبال بهونه برای ترک منه و بخاطر خودت دارم میرمو عاشقتم و این حرفا فقط برای توجیهه
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
میدونی وقتی شرایط رو فهمیدم که امیدی هست بتونم پذیرش بگیرم برای پزشکی بال دراوردم. روح فرسوده من تو این سالهای زندگی ازاد شد. نفرتی که نسبت به اطرافیانم داشتم فروکش کرد . تو که میدونی بر من چه گذشت در سال سرنوشت ساز زندگیم. پیر شدم سر قضیه پزشک نشدنم وقتی مطب دکتر میرفتم بغض میکردم. از دکترا متنفر بودم. شب و روزم حسرت گذشته رو میخوردم که اگر اون اتفاقات لعنتی تو سالهای کنکورم پیش نمیومد و من بدون ذره ای درس خوندن رتبم 3000 شد منی که تا سوم دبیرستان توی قلم چی رتبه های دورقمی و تک رقمی بودم. منی که امید پزشکی کلاس بودم. این روزها شرایط سختی دارم بین هدفم و عشقم. میدونم بهت بد کردم میثم اما به این شب عزیز کمرم بشکنه اگه دروغ بگم از ته قلبم دوستت داشتم و دارم. اما یه دفعه این موضوع پیش اومد و سرمایه ای که برام پیش اومد. همیشه تو ارتباط با تو یه غمی تو نگاهم بود. حس میکنم بمونم پیشت به عنوان زن خانه دار زن شادی برات نشم. تمام تلاشتو کن فراموشم کنی فقط به خاطر اینکه ثابت کنی عاشقمی و بذاری من به ارامش برسم. تا منم بتونم بعد سالها بخندم منم بتونم نفرت و کینه های گذشته رو رها کنم منم بتونم شاد زندگی کنم.
دوستان من 29 سالمه. لیسانس و ارشد میکروبیولوژی جفتش از دانشگاههای معتبر تهران دولتی دارم ولی بیکارم دو سالیه. این اقا کارمند بانکه ما یه ساله با هم دوستیم. بهش گفتم بیاد اونور ولی چون مدیریت خونده و کارمنده نمیتونه کارشو اینجا ول کنه. بعد یه سال تقریبا کات کردم. اما اگه حال روحیش بد شه من کنارش می مونم. اول میخوام تمام تلاشمو کنم بتونه فراموشم کنه چون وابسته شده اگه نشد میمونم.
دقیقا فرش طلا و بهترین زندگی هم بهم بدن بدون همسرم چشم بسته رد میکتم
شوهرم پانزده روز ماموریت بود زندگی نداشتم بهترین تفریح بهترین خوراکی هیچی از گلوم بدون اون پایین نمیرف چهار کیلو تو این پانزده روز کم کردم چجوری میتونی بدون اون بری اگه دوسش داری با خودش برو هم روحیه کمالگرات ارضا بشه هم کنار عشقتی
دل من قفل شده و معطل ی کلیده 💃💃💃💃💃💃بله؟👂. بعله دوستان از اتاق فرمان اشاره میکنن شوهر دارم و تا کلید نرفته تو حلقم تریبون رو رها کنم😂😂😂😎😎😎😎
متن ات اشکم رو درنیاورد.ولی خوب تا بوده معشوقه ها دل شکستن و رفتن..نمیتونم بگم خوب نبود...ولی اگر دوستت داره..هر چی هم بنویسی دوای درد اون نمیشه..همینکه بی خداحافطی نمیگذاریش و بری یک آفرین داره
رفتی و شدی یه پزشک.با شرایط مالی خوب .دیگم که برنمیگردی و همیشه عاشقشی ازدواج میکنی و شبا میری خونه ی کسی که فقط ورقی باهاشی....یه زن افسرده ی پزشک ....می ارزه؟؟؟؟