همه مادر شوهرا همینن من پسرم تازه دنیا اومده بود تا ۴ماه خون ریزی داشتم مادر شوهرم به همسرم میگفت شبا زود بخواب دل و جگر کباب کن جون بگیری
شما فقط مادر و با پسرش تنها نذار رفتارشو تغییر بده,جلوی خودشم هرجور راحتی عشقت میکشه رفتار کن,والااااااا بخاطرهیچکس خودتو اذیت نکن مگر حرفشون حق باشه دعوام نکن,
ای وااااااای. من اصلا نمیدونم چرا اینطوری میشه رابطه ام خیلی خوبه باهاش خیلی هم خانم امروزی هستش ولی مثلا زایمان کردم هیچ کاری برای من نکرد هیچی یعنی حتی یک شاخه گل هم برای من نخرید بیمارستان هیچی. در صورتی که ادعا دارن خیلی بافرهنگن و شعورشون به همه چی میرسه بعد من احمق حتی گله هم نکردم و اجازه ندادم همسرم هم گله کنه .
شوهر منم به اون درک رسیده و به خودش باشه رک میگه ولی من همش بهش چشم و ابرو میام که اشکال نداره ولش کن. شاید خطا از من باشه نمیدونم. مثلا میخوان شام از بیرون بگیرن از پسرهاش میپرسه شماها چی میخورید پیتزا یا کیاب مثلا از ما ۲ تا عروس هیچی نمیپرسه
همین دیگه اشتباهت همینه جلو عکس العمل مرد نسبت به توهینی که به خودت میشه رو نباید گرفت من اوایل همینجوری رفتار میکردم دیدم نمیشه و گذاشتم ناراحتیشو ابراز کنه و دفاع کنه درسته مادرن اما وقتی ببینن پسرشون پشتش نیست اونام بیشتر اذیت میکنن و مراعات نمیکنن
حالا منم یک مدت اینکار رو میکنم هیچی نمیگم شوهرم کار خودش رو بکنه ببینیم چی میشه. الان بعد چند سال که این رفتارو داشتم الان حس حقارت دارم متاسفانه در صورتی که کاری نکردم که بخوام این حس رو داشته باشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
