من خيلي مسائل زندگيمو از همه پنهون ميكنم و نميذارم كسي از مشكلاتم با خبر بشه
اينجاهم نميخواستم مطرح كنم ولي واقعا امشب ديگه تحمل نكردم
تو بارداري خيلي سختي كشيدم از هفت روز هفته من پنج روزش استرس و دلگيري داشتم
چون استراحت مطلق هستم جايي هم نتونستم برم
به خودم نميرسم نه خريدي نه چيزي
همسرم يك مسافرت كاري و تفريحي با دوستاش رفت من همش خونه بودم.
احساس ميكنم يه جنين تو شكمم دارم ظلم ميكنم.
ميشه بهم راهكار بدين كه نسبت به مشكلاتم بي تفاوت بشم اين سه ماهه باقي مانده تا زايمانم و همه وقتمو واسه خودم و بچه ي تو شكمم استفاده كنم.
شوهر قدر شناسي ندارم كه به فكرم باشه.
فردا ميخوام پيش يك روانشناس هم برم.
به نظرتون چيكار كنم واسه دله خودم كه خوشحالم كنه و كمبود هايي كه تو اين چند ماه به جنينم دادم جبران بشه.