2733
2739

سلام

خواستم خاطره زایمانمو براتون بنویسم من زایمان زودرس تو هفته۲۸داشتم گفتم شاید کی مث من باشه و از خاطرات و مشکلات من استفاده کنه و‌کمکی باشه برای دیگران آخرشم عکس پسرمو میزارم براتون  اول یه پلی بک میزنم به اویل حاملگیم که دوران خیلی خوبی بود بااینکه چیزی نمیتونستم بخورم ولی خیلی شیرین بود اوایل جفت پایین داشتم و لک بینی که با استراحت و استفاده از شیاف  ماه پنجم کشیده شد بالا و خیالم راحت شد نه دردی نه خونریزی هیچی نداشتم حتی سابقه سقط و زایمان زودرس هم نداشتم سونوهام عالی و آزمایشام عالی همه چی بر وقف مراد بود

تااینکه....

یه زمانی ژلوفن من بودی از وقتی شدی استامینوفن بقیه دیگه شیاف منم نیستی بی بی😂

فردای روز عید فطر بود ما رفتیم خونه مامانم بعدش خودنه مادربزرگ و عمه شوهرم و‌بالاخره اومدیم خونه من هرشب یک ساعت پیاده‌روی داشتم چون تمایل داشتم زایمان طبیعی کنم اونشب از پیادروی اومدیم و خوابیدیم دوروبر ساعت پنجو نیم شش بود من احساس خیسی کردم دستم خیس شد چون دردی نداشتم اصن بدون اینکه نگاه کنم از خواب بیدار شدم گفتم حتما روم دیوار دسشویی کردم همینطوری خواب آلود اومدم دسشویی و لباسامو درآوردم حتی نگاهم نمیکردم چون خوابم میومد شدید بعد از دسشویی برگشتم که بشورم دیدم همه جا خون انگاری یه شیلنگ خون گرفتی از من هی میره خودمو کنترل کردم شستم و شوهرمو صدا کردم اون بدبختم تا اومد منو دید دست پاچه شد نمیدونست چیکار کنه منم‌تا اونو دیدم زدم زیر گریه بنده خدا رفت پوشاک و شورت آورد دوتا گذاشتم و رفتیم بیمارستان...

یه زمانی ژلوفن من بودی از وقتی شدی استامینوفن بقیه دیگه شیاف منم نیستی بی بی😂

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

تو بیمارستان زنان و زایمان چون صبح زود بود خلوت بود رفتم دکتر دید معاینه نکرد فقط چندتا آمپول داد گفت بزن تا ظهر خوب نشدی دوباره بیا با مکافاتی پیدا کردیم و زدم اومدیم خونه کمتر نشد که بیشتر شد شوهرم گفت زنگ بزن به دکترت ببین هس بریم اونجا منم چون عید و بود و تعطیلی امید نداشتم وقتی زنگ زدم و دکتر بود خوشحال شدم گفتم خونریزی گفت پاشو زود بیارفتیم تو مطب و دکتر تا منو دید زود سونو کرد و گفت رحمت پرخون و لخته است و باز شده برات بستری مینویسم باید تحت نظر باشیو احتمال زایمان زودرس داری...

یه زمانی ژلوفن من بودی از وقتی شدی استامینوفن بقیه دیگه شیاف منم نیستی بی بی😂

اخ جونمی جون خاطره زایمان😍عاشق خاطره زایمان و بی بی مثبتم😆

کاملترین و ارزون ترین پاورپوینتارو از فروشگاه زیر دانلود کنیدhttp://fan.sellfile.ir حتما یه سربزنید و قیمتارو مقایسه کنید❤پاورپوینتای درخواستی فقط و فقط دوتومن طراحی میشه مهم نیس صفحش چقد باشه.همه ی پاورپوینتا دارای تصاویر ودرصورت نیاز رسانه های دیگر هستن.واقعا برای طراحیشون وقت گذاشته شده وازبهترین مطالب استفاده شده.طراحی ظاهریشم خیلی عالیه مطمئنم مورد پسند دانشجوهای عزیزمون هست❤💜

بستری و نوشت به یه بیمارستان دولتی و مجهز به دستگاه حالا هی من میگم بنویس شخصی دکتر میگه اصن شخصیا دستگاه ندارن دوباره میفرستنت دولتی بهتره بری همونجا ما رفتیم‌بیمارستان و چون جا نبود یه روز تو اورژانس بستری شدم بماند پاهام ورم کرد درحد ترکیدن مامانم تا صبح فقط ماساژ داد شوهرم توماشین خوابید و..

صبح منو با ویلچر منتقل کردن بخش زایمان چون واقعا جا نبود بیمارستان پر بود از خانومای باردار برای زایمان وقتی منتقل شدم بهم آمپول بتا زدن و چند نفرم زایمان طبیعی کردنو منم جیغاشونو شنیدم خخخخ بعد ناهار منو بردن بخش های ریسک حاملگی پرخطر...

یه زمانی ژلوفن من بودی از وقتی شدی استامینوفن بقیه دیگه شیاف منم نیستی بی بی😂
2738

بلافاصله یه گوشی پیدا کردمو به خانوادم و شوهرم گفتم برام وسایل و‌گوشیمو آوردن یه اتاق دو تخته با کولر و حمام و دستشویی واقعا عالی اینم بگم تیر ماه بود

دوسه روز بستری بودم و رحمم باز شده بود ولی خونریزیم قطع شد و دکتر بعد معاینه مرخصی نوشت بلافاصله بعدش من شدیدا افتادم دوباره به خونریزی که گفتن منحل شد و‌موندنی شدی اونشب خونریزیم قطع شد و من خوشحال ولی...

یه زمانی ژلوفن من بودی از وقتی شدی استامینوفن بقیه دیگه شیاف منم نیستی بی بی😂
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز