اگه وضع مالی خوبی داشتین

مرسی عزیزم ایشالا ولی فرق داره دور از جون اگه شوهرم یک بلایی سرش بیاد خانوادش اوارم میکنند راستش شرایط زندگیم یک جوریه فقط رو خودم حساب میکنم

برو گوگل سرچ کن طلای دست دوم نی نی سایت. 

کلی چیزای خوب میاد!

ببین مادرشوهر من یه زنیه که اصلا چیزی به نام پس انداز نمیشناسه .پدرشوهرم فرهنگی بوده و حقوق داشته .ما تو شهر کوچیکی هستیم که ۹۹ درصد مردم به شدت اهل پس اندازن و زمان قدیم هم مرفه ترینهاشون همین کارمندها و حقوق بگیرها بودن.تمااام فامیلها و دوستهاشون که با اینها در یه سطح بودن با همین یه حقوق چندتا خونه و ملک اضافه خریدن اما این زن به هیچی فکر نمیکرده جز شکم و لباس .طوریکه هنوز هم که هنوزه پز میده که من بچه هام همه با لباسهای مارک و خارجی بزرگ شدن😏.ولی چه فایده سر سوزنی به آیندشون فکر نمیکرده.خلاصه تمام این سالها همه حقوقشونو میخورن و میپوشن و به گفته پدرشوهرم همیشه ۱۵ ام ماه دیگه یک ریال هم نداشتن و صبر میکردن منتظر حقوق بعدی.وقتی که بچه هاش بزرگ شدن دختره که زود و با یه جهاز مختصر رد میکنن میره.میمونه سه تا پسر.شوهر من شانس میاره و یه جا استخدام میشه اما پسر دومی تنبل بود و سر کار نمیرفت اینا هم که چیزی نداشتن بهش بدن ناچار شدن از شوهر من گرفتن و براش خونه ساختن و عروسی گرفتن و یه مغازه هم جلو خونشون بود که با وام واسش سوپری زدن.بعد وقتی نوبت به برادرشوهر آخری رسید خواهرشوهرم هم زندگیش از هم پاشید و با دوتا بچه برگشت خونه باباش .حالا اینا موندن و یه حقوق بازنشستگی با هزارتا خرج و بدبختی.یعنی برادرشوهرم ۵ میلیون میخواست که خونه رهن کنه نداشتن بهش بدن.همشون نشستن میزنن تو سر خودشون.در صورتی که اگه یه ذره پس انداز داشت الان خیلی مشکلاتشون کمتر بود

جالب اینجاست که دخترش هم مثل خودشه و به قول باباش روزی که از خونه شوهرش دراومد یه هزارتومنی تو جیبش نبوده که حداقل نخواد به خانوادش فشار بیاد.در صورتی که شوهرش هم پولدار بود و ده سال پیش شاس بلند سوار بودن.و جالبتر اینکه مادرشوهرم ب۶ منکه اهل پس اندازم میگفت خسیس و همه جا میگفت این گداست .ولی روزی رسید که نتیجه همون پس اندازهام شد یه خونه و وقتی اونا از خونمون پرتمون کردن بیرون راحت اومدیم تو خونه جدیدمون.

برو کمد لباس هات رو نگاه کن ببین مثلا مانتو چند تا داری؟! شال و روسری چند تا؟! تاپ چی؟! یا تاپ شلوارک؟!

البته که باید به سر و وضع خود رسید و لباس هم نباید کهنه باشه. ولی شیک بودن به این نیست که ده تا مانتو همزمان داشته باشی، یا ده پونزده تا روسری. وقتی پنج تا مانتو خوب و شیک داری اگه وسوسه شدی دوباره مانتو بخری برو تو مغازه ولی فقط قیمت بگیر. بعد اندازه پول اون مانتو رو بذار تو قلک!

لوازم آرایش معمولا زود زود تموم نمیشه. رژ لب که یه هفته دو هفته تموم نمیشه که!

بله چند تا رنگ میخوای داشته باشی برای تنوع ولی کلکسیون نیاز نیست درست کنی! هر دفعه میخوای یه لوازم آرایش بگیری اولش خوب فکر کن ببین اصلا از این وسیله نداری؟! 

ببین نمیگم اصلا وسایل آرایش نخر چون بالاخره شما از هر چندباری که میخوای بخری و نمیشه یه بار هم میخری اون وسیله رو. ولی مهمه که هر بار هوس خریدن لباس یا وسایل آرایش کردی بدو بدو نری خرید! چیزی هم که میخری معقولانه بخر. حالا نمیدونم کدوم شهری ولی خیلی از مغازه های بالاشهر بیشتر اجاره مغازه‌شون رو از مشتری میگیرن. از پاساژهای خیلی لوکس کمتر خرید کن. فروشگاه‌های شیک هستن جاهای دیگه شهر که قیمتهاشون فضایی نیست. میتونی بری اونجاها. اینجوری کم کم عادت میکنی که حساب شده خرج کنی. 

خواهش میکنم. موفق باشی!