بچه ها میتونید در مورد یه موضوعی راهنماییم کنید
چند وقت پیش من و همسرم با پدر و مادرش رفتیم سفر.یه هفته بعد از برگشتن مادرشوهرم ما و بقیه ی بچه هاشو شام و شب نشینی دعوت کرد خونشون
به خاطر اینکه خواهرشوهرم همراهمون نبود داشتیم از اتفاقات و چیزای عجیبی که تو سفر اتفاق افتاده بود میگفتیم و میخندیدم که یهو برادرشوهرم خیلی جدی گفت بسه دیگه غیبت نکنید تا این وقت شب.برید خونتون دیگه
همسرم هم یهو عصبانی شد و یه مقدار بحث شون شد.همسرم به شدت آدم آرومیه و اصلا اهل دعوا نیست.نمیدونم چرا انقدر تند با برادرش برخورد کرد
همون موقع هم برگشتیم خونمون
تقریبا بیست روزه از این ماجرا میگذره و همسرم نرفته منزل مامانش.چند بار بهش گفتم پاشو برو یه سر بزن میگه نمیخوام چشمم به برادرم بیفتم
برادرشم این چند وقت هم پیام داده ، هم زنگ زده بهش و اصلا به روی خودش نیاورده بحث کردن ولی همسرم محلش نمیذاره و جواب نمیده.
واقعا دلم برای مادرشوهرم و خواهرشوهرم تنگ شده
تا الان سابقه نداشته این همه مدت رفت و آمد نکنیم
مادرشوهرم چند بار زنگ زده و با گریه گفته بیایین دلم تنگتونه ولی همسرم نه خودش میره نه میذاره من برم
دوس ندارم تو رابطش با برادرش دخالت کنم.از طرفی همسرم میگه عصبی شدم جلوی تو اون مدلی حرف زد
به نظرتون چیکار کنم
خیلی دلتنگم