سلام
دیشب خیلی بدن درد داشتم. با قرص و کیسه اب گرم هم نتونستم بخوابم. صبح هم خیلی کار داشتم. از صبح دنبال کارهام بودم. ظهر که برگشتم غذا درست کردم و شوهرم که اومد ازش خواستم نیم ساعت بچمو بگیره تا کمی بخوابم. چند دقیقه که گذشت چشمم گرم شد. دیدم بچه ام اومد. باهاش بازی که نکرده بود به کنار. زده بود فیلم سینمایی نگاه کرده بود. حتی حاضر نشده بود بزاره کارتون ببینه تا من کمی استراحت کنم. بعد هم اومده بچه رو دعوا میکنه. میگه بهش بگو من مریضم.
اون با سی سال سن نمیفهمه، بچه 4ساله باید بفهمه.