خانمهایی که ivf ،میکرو و زیفت کردین و جوابتون منفی شده بیاین تبادل اطلاعات

مم جواب نگرفتم.آبان پیش دکتر معینی آی وی اف کردم ولی فقط یه تخمک داشتم که نشد... این ماه هم باید میرفتم که چون داروهام خیلی گرون میشد گذاشتم ماه بعد ان شاالله.

سلام بالاخره من پری اومد

دوستان من بیست و دو روز قبل انتقال جنین - فریزری- داشتم. در طی تقریبا دو سال و نیم هشت مرتبه ای وی اف و انتقال داشتیم که هر مرتبه به دلیلی که فقط خود خدا میدونه نشد. اما من هیچ وقت دلسرد نشدم. به دنبال چرا و ... نگشتم. مهر انتقال داشتم که بتا صفر شده بود، اما این مرتبه به یاری خدا بتای من روز سیزده بعد از عمل حدود پانصد شده بود ... میدونم که الان هم برای هورا کشیدن زوده و تا قلب جنین شنیده نشه و اصلا تا سه ماه هیچ چیزی معلوم و قطعی نیست، اما باز یک قدم بعد از این همه انتظار جلو هستیم و شکر خدا. خواستم بگم که دنبال نشانه نباشید. دنبال چرا ها نگردید. هر مرتبه بیشتر از سی و خوردهی درصد شانس این عمل نیست و اینو همه میدونیم. مهم اینه که ناامید نشد، درمان را به تاخیر نندازید چون اثر داروها تا در بدان هست، دوره بعد بهتر جواب میده. دو هفته فقط خوابیدن و ... نه تنها برای گردش خون و برای جنین خوب نیست، بلکه کمی هم افسردگی میاره. سه روز استراحت کافیه. بعد از ان میشه به زندگی نرمال برگشت، فقط نباید جسم سنگین بلند کرد و یا خسته شد. دارو ها هم بسته به شرایط رحم هر خانم فرق میکنه. ممکنه کسی پروژسترون بیشتری مصرف کنه و دیگری کمتر. ممکنه به کسی استرادیول داده بشه و به دیگری نه. این بستگی به شرایط هر خانومی داره و لطفا دنبال نسخه واحد نگردید. من در رابطه با غذا هم همه چیز خوردم و میخورم. هر چیز به میزان متناسب - مثل زعفران - هیچ صدمه به بدن نمیزنه، فقط باید اعتدال را رعایت کرد. میوه و سبزیجات - پخته شاید بهتر باشه - فراموش نکنید. بهتره از توالت فرنگی استفاده کنید . من از همان شب اول دوش گرفتم و یک هفته بعد هم به مهمانی رفتم و ده روز بعد هم پنج ساعت پرواز داشتم. اما میبینید که شد. چون از لحاظ علمی خوابیدن دو هفته وحمام نکردن و ... هیچ جا نیامده.
فقط به کسانی از عملتون بگید که خودتون مایلید، چون اطرافیان به طور نا خواسته استرس میدند و این خودش بد ترین سمه. من به شخصه از این سایت خیلی چیز ها یاد گرفتم، اما تو دوران انتقال و تا دادن جواب آمدن به این سایت و دنبال نشانه و ... گشتن فقط اعصاب را به هم میریزه. هر خانومی یک سری تغیراتی داره که شاید در بقیه نباشه. من نه لک بینی لانه گزینی داشتم، نه سینه هم بزرگ و دردناک شده بود. کما اینکه اینها ممکنه در خانم دیگری به معنای بارداری بشه. تو را به خدا با بقیه خودتون را مقایسه نکنید. من و شما تمام تلاش خودمون را میکنیم، و بعد از پزشک، دیگه همه چیز دست خداست. امیدتون را از دست ندید. همه میدونیم که راه طولانی و سخته، اما با توکل به خدا در آخر هممون مادر میشیم. اینو مطمئن هستم. از شنبه به فکر درمان باشید.

شادی جان تبریک می گم . عدد بتای شما اون هم تو آزمایش اول خیلی زیاد بوده !!!!!

شادی جان بهت تبریک میگم من چهار بار ای وی اف داشتم دفعه اخر شد ولی رشد نداشت 6هفتکی سقط شد من خسته شدم دارم امیدمو از دست میدم کدوم بیمارستان رفتی؟

شادی جان بهت تبریک میگم.امیدوارم نی نی سالم و تپل مپلی بیاد تو بغلت و 9 ماه رو به سلامت و خوشی بگذرونی.

من از همان اول در رویان پرونده تشکیل دادم و بعد از این همه نشدن ها همانجا ماندم، چون به نظر من از این دکتر به ان دکتر رفتن، فقط آدم را کسل و مریض تر میکنه. باید به مرکزتون اعتماد داشته باشید و بقیه را دست خدا بسپارید. این فکر میکنم قدم مهمه.
فرشته عزیز، متاسفم از این بد شانسی سخت و امیدوارم که مرتبه دیگه همه چیز به خوبی پیش بره. من هم ممکنه که تا چند روز دیگه به این مشکل بر بخورم. این حتی در بین خیلی از دوستان من که طبیعیباردار شده اند پیش آمده. وقتی جنین از لحاظ کروموزومی مشکل داره، همان بهتر که در ابتدا از بین بره عزیزم. ما همه بچه های سالم از خدا میخواهیم، درسته؟
من هم دارم روز به روز جلو میرم و تا فردا چی پیش بیاد، خدا خودش میدونه. به همین خاطر به کسی هم صحبتی در این رابطه نمیکنیم تا ? ماه تموم بشه - اگر خدا بخواد - و خطر بر طرف بشه. به دعای خوب همگیتون محتاجم.

سلام دوستان از اینکه می بینم تنها نیستم حس خوبی بهم دست میده منم دو ماه پیش میکرو کردم همه چی عالی بود ولی نشد آخر این ماه جنینای فریزیمو می زارم برام دعا کنین اگه نشه دوباره همه چی از اول

سلام به همه دوستان درد آشنا راستش این چند روز که این موضوع رو عنوان کردن جرات باز کردنش رو نداشتم چون من هم برای دومین بار برام انتقال دادن و دفعه اول منفی شد و از اینکه بخوام خودم رو عذاب بدم و افکار منفی برای خودم بسازم ترسیدم که وارد بشم ولی حس کنجکاویم من رو آورد و الان هم خیلی خوشحالم که اومدم و نوشته های شما عزیزان رو خوندم اول از هر چیز به شادی جان تبریک میگم البته نه فقط به خاطر بارداری بلکه به خاطر این طرز فکر و سنجیدگی در اعمالش و پشتکار با شما خیلی هم عقیده هستم امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشی و یک دوران بارداری امن و باآرامشی رو طی کنی لطفا باز هم بیا و از تجربیات خودت برامون بگو امیدوارم خدا لطفش رو شامل حال همه ما بکنه