سلام دوستان من یه پسر سه ماهه دارم خیلی کلافم و بعد از زایمان بنا برمشکلاتی که با خانواده شوهرم داشتم افسردگی گرفتم واصلا نتونستم شیر بدم بعنی بچم سینمو نگرفت و منم بنا به روحیه بد روز به روز شیرم کم شد و بچم شیرخشکی شد من فکر میکنم الان اصلا به بچه داری علاقه ندارم و خیلی سخته قبل از بارداری کلی ایده داشتم و بچمو ک تو شکمم بود دوست داشتم من قبل از بارداری خیلی راحت بودم الان دلم میخاد مامانم باشه همش بسپارم به اون بچمو اما مامانمم زندگی خودشو داره و اینکه همسرم ۶ صبح میره ۵ بعد از ظهر از سرکار میاد فقط فکر اینم که زود تر بچم بزرگ شه به خدا خستم خیلی از لحاظ روحی نمیکشم بچمم اصلا روزا نمیخابه شبا هم خوابش کمه الان فکر میکنم بچگی کردم ک بچه دار شدم وقتی صبرشو ندارم و همش فکر میکنم مامان خوبی نیستم دوستان لطفا بهم روحیه بدید و بگید چطوری با تنهایی کنار بیام و روحیم بهتر شه و سختی بچه داری تا چند ماهگیش بهتر میشه
بعد از زایمان هورمونها بهم میریزه
آدم بی حوصله و کلافه ست
مشاور برید
کمک تون می کنه این دوره رو بگذرونید
انقدرم اذیت نمیشید
استارتر جان
عزیزم بچه اینقدر زود بزرگ میشه که بعدا باورت نمیشه اینقدر زود گذشت و بعدها دلت به حال این روزها که بچت اینقدر کوچولو و شیرین بوده و تنگ میشه و فراموش نکن تو این 3 ساله اوله که بچه اینقدر بهت نیاز داره و وابسته اته بعد بزرگ میشه و هی تو باید بدوی دنبالش پس این سه سال همه چیو فراموش کن و خودتو وقف بچه ات کن تا بعدها نه حسرت بخوری نه عذاب وجدان داشته باشی که براش کم گذاشتی
عزیز دلم من دوقلو دارم... چهار ماهه.... بی خواب.... با خانواده شوهر کات...
خانواده خودمم رفتن سفر
کاملا درکت میکنم
افسردگی بعد از زایمانه عزیزم با یه دکتری مشورت کن
بچه داري سخته براي همه،منم يادمه اون موقع ها فقط روز شماري ميكردم كه بچم يه روز بزرگتر بشه،شش ماه اول خيلي انرژي ميخواد،به خودت تلقين نكن كه افسرده هستي اين روزها هم ميگذره سعي كن به بهترين نحو بگذرونيش
چشم رو هم بذاری بزرک میشه باهم میرید گردش
بااین توضیحاتی که دادی شما باید حتما حتما به مشاور مراجعه کنید جای اینکه به گذشته فک کنید سعی کنید در لحظه زندگی کنید ونه به گذشته نه به اینده فکر کنید باپسرت بازی کن تو طول روز براش کتاب بخون براخودت کتاب بخون و سعی کن دلخوشی های کوچیک روزمره رو پیدا کنی و هم خودت هم پسرت باهاشون کیف کنید.زندگی یه بار هست انقدر سختش نکن براخودت.به خودتم برس همیشه چون رضایت از خودت باعث میشه به زندگی رضایت پیدا کنی
بچه بزرگ کردن همینه دیگه پسر منم ۱۴ ماهشه افتاده پا خیلی اذیت میکنه اصلا خوب نمیتونم بخوابم ولی این دوران هم میگذره صبر داشته باش و توکل کن بخدا
محکم باش... سال دیگه این موقع؟
من چی بگم که یه پسر ۶ ساله شیطون دارم و الان دخترم ۷ ماهشه پوستم کنده شد تا ۷ ماهش شد هیچکسم کمکم نبود😔
میفهممت.بچه من کولیک شدید داشت در 24ساعت فقط دو ساعت می خوابید.بقیش جیغ میزد گریه میکرد باید راهش میبردیم.اینقدر خسته بودم فقط دلم میخواست گریه کنم.
مامانم کمکم بود اون اینقدر نخوابیده بود ک حالش بد شد
اما رفته رفته بهتر شد.الان 5ماهشه.خیلی بهتر شده.روزا فقط دو ساعت میخوابه.اما خب ارومه.زیاد گریه نمی کنه.
شبا هم 12.1میخوابه تا8.9صبح
یکم صبور باش درست میشه.
راستی تازه رفتم گهواره آهنی گرفتم اینقدر راحت شدم.بچه عادت داشت تکونش بدم ک بخوابه.رو پا هم نمیخابید.الان خیلی راحت شدم.تو گهواره خوابش میکنم بعد میذارمش سر جاش
استارتر عژیزم این وضع روحیت بخاطر افسردگیته به خودت تلقین بد نکن شاد باش و از بچگی بچت لذت ببر همه ایده هاتو بکار ببر برا تربیت و بزرگ شدن بچت نزار دیر بشه هنوز که دیر نشده خیلی کارا میتونی بکنی درصمن تو خونه به خودت برس آهنگ شاد گوش کن غذا درست کن به بچت برس کارای خونه تو انجام بده وقتت پر میشه شوهرتم میاد خونه باهم بیرون برین منم مًه تو بودم اولش ولی با این روشا بهتر شدم . بسم الله
ارسال نظر شما
