انقدر هوا دخترشونو دارن تو کل هفته هر رووووز اونجان مبادا خرجی کنن شوهرشم حقوقش دو برابر شوهر منه اونوقت دلشون ب حال بچه خودشون نمیسوزه چقدر بی رحمن اخه
یکــے را میدهـے صـد گــونــہ نعمـت ... یکــے را نــان جــو آغشتــه در خـــون...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
گاهی آدم تو جنگ با خودش باید اونقدر پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش...اونوقت از دل اون ویرونه یه نوری، یه امیدی، یه جراتی جرقه میزنه... بس نیست این همه ناکامی؟این همه بدبختی...توی دنیایی که دو روز بیشتر نیست،منتظر چی هستیم؟کدوم معجزه؟کدوم خوشبحتی باد آورده؟🍀
مادر شوهر من بنا به دلایلی یه مدت خونه ش تنها بود و از تنهایی هم خیلی میترسید ولی با این وجود نیومد خونه ما. گفت نمیخوام مزاحم عروس بشم. همیشه هم اون مارو دعوت میکنه خونه ش. بیشتر وقتاهم برام عذا درست میکنه میده پدرشوهرم برام بیاره