دیدن نمیتونن از من و شوهرم امار در بیارن زنگ زدن به هفت پشت غریبه ها که اینا کجا خونه خریدن بچه ها بخدا دارم سکته میکنم
خدا شاهده من و شوهرم برای همه خوب میخواهیم و حتی شوهرم با زور برای دوست و فامیل خونه میخره البته پولش رو نمیده ها ولی با فکر درست هدایتشون میکنه حتی میره خودش خونه پیدا میکنه و صداشون میکنه که این خوبه بخرید
همش مهمونی میگیریم و با همه رفتار خوب داریم برای همه ارزوی خوشی داریم برای همین خواهرش که دشمن ماست تو قهر که بودیم برای بچه هاش ساعت فرستاد اما اون در کمال بی شخصیتی پس فرستاد . اما اونا از بچه من متنفرن فهمیدن میره کلاس پیانو دارن خودشونو پاره میکنن