2737
2734
عنوان

چرا من برای مامانم مهم نیستم

747 بازدید | 18 پست

همیشه انقدر که خواهر برادراش مهم بودن بچه هاش مهم نبودن براش.

با اینکه خیلی از طرف اونا ضربه خورده

یه برادراش پنج میلیون پولشا ۱۱ سال پیش بالا کشیده

یه خواهراش انقدر پیش خانواده شوهر من پشت سرش حرف زده که خانواده شوهرم روانی تر شدن

ولی هنوز هم اونا براش مهم ترن.

یه صبح تا شب اگه خونه خالم باشه کلی با دختر خالم میگه و میخنده ولی اگه من یه حرف بزنم داد میزنه سرم.

چقدر سنگینه برام 

امروز براش پیام دادم گفتم کاش منو به دنیا نمی آوردی هیچوقت.😢😢😢😢

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

مامانت  خودخواه ه. سعی کن  زیاد حرفاتو بهش نگی چون معمولا  جواب نمیده مگر از اساس  از این حالت دربیاد. و حالت رقابت و حسادت هم ممکنه باهات داسته باشه که اگر ایندو رو داسته باشه باید زیر نظر روانشناس  بره تا خوب بشه ولی زمانبره و در دراز مدت  تاثیر پذیری داره  . 

2731
نه همیشه همینجور بوده  حتی انقدر که با پسر داییم میگه میخنده با من و خواهرم اینجوری نیست

چی بگم والا ازدواج کردی 

سعی کن تو زندگی یه بهمنی دخالت نکنی اون   همیشه بهترین راهو انتخاب میکنه
واااا.مطمئنی؟مادرباشی وبابچه ات حال نکنی.محاله هاااااا

نه محال نیست.

محبت به من و خواهرمو فقط به غذای خوشمزه درست کردن میبینه.

البته از خواهرم حساب میبره بیشتر هوای اونا نسبت به من داره

2738

منم حس شما رو دارم

پدر مادرم خواهرامو بیشتر ازمن دوست دارن از وقتی یادم میاد

من بچه اولم

ولی همیشه رفتارشون یه طوری بوده بامن😭😭😭😭

ولی خب چیزی نمیگم

چون جز اونا کسی رو ندارم

همیشه واسه خواهرما پدر مادرم کمک بودم اما درکل اصلا منو اونقدر دوس ندارن😭😭

این یه غم همیشه تو دلم هست و دلم میگیره. الانم اشکم اومد

باغ پیوند من و تو  پره از عطر اقاقی  فصل آشنایی ما سبز خواهد ماند باقی
یک سال و نیمه ازدواج کردم  رو هم رفته ده بار خونه من نیومده

بیخیال شو فک کردم خونه باباتی حالا ک شوهر کردی بچسب به زندگیت شوهرت تو زندگی خودت رو داری 

سعی کن تو زندگی یه بهمنی دخالت نکنی اون   همیشه بهترین راهو انتخاب میکنه
مامانت  خودخواه ه. سعی کن  زیاد حرفاتو بهش نگی چون معمولا  جواب نمیده مگر از اساس &nb ...

دلم میخاد برم با یکی از زنداییهام که باهاش جوره بگم باهاش حرف بزنه😢

چون من واقعا دارم افسرده میشم از رفتاراش

بیخیال شو فک کردم خونه باباتی حالا ک شوهر کردی بچسب به زندگیت شوهرت تو زندگی خودت رو داری 

آره زندگی خودما دارم ولی آدم تو هر شرایطی دلش میخاد یه همزبون داشته باشه من دوست زیادی ندارم دلم فقط به مامانم خوشه

غم تبدیل میشه به حسرت

حالا دیگه کاری نمیشه کرد. بابام که کلا منو قبول نداااره.  چون با کسی که دوسش داشتم ازدواج کردم. و حالا داره میبینه چقدر شوهرم خووبه همه چیزش عاالیه. چقدر احترام میذاره بهشون

ولی خب حس دوست نداشته شدن ازطرفشون همیشه ازارم میده😔😔😔😔😔

باغ پیوند من و تو  پره از عطر اقاقی  فصل آشنایی ما سبز خواهد ماند باقی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687