اینم بگم دکترم ترسیده بود میگفت کاشکی دستکش میاوردم توی ماشین بچه اومد به دنیا بیارمش😂😂😂
خلاصه رفتم داخل اتاق 5 یا 6 نفر توی اتاق بودن
تا در باز شد هرکسی یه لباسمو در میاورد...
دکتر گفت برو بالای تخت زایمان😂
من از وقتی معاینه کرد توی مطب میگفتم نمیام،اگه سزارینم میکنی بیام،دکتر گفت باشه حالا پاشو تو
شنیدم به شوهرم گفت بچه داره میاد سزارینش نمیکنم
(دکتر اولی گفته بود دهانه رحمت بالاس نمیتونی طبیعی بچه بیاری،بخاطر همون میترسیدم)
روی تخت زایمان میگفتم دکتر تورو خدا سزارینم کن خوابم میاد و...
دکتر میگفت باشه تو فعلا زور بزن😂😂
خلاصه چند باری زور زدم که تشنم شد،گفتم تشنمه لبام خشکه تورو خدا آب بدین
که یه کم آب آوردن برام...
توی زور آخرم یهو حس کردم سبک شدم
یهو پسر ماهمو دکتر گذاشت روی شکمم
یه پسر پشمالوی خوشگل😍😍😍
بعد پسرمو بردن برای تمیز کردن و وزن و...
منم از بس دکتر بی حسی زده بود بخیه زدنش رو اصلا حس نمیکردم
به دکترم میگفتم دکتر اگه میدونستم طبیعی زایمان میکنم بیشتر آرایش میکردم😂😂😂
من فکر کردم سزارینم و نمیتونم بلند شم تا شب و چشمام اذیت میشه🙏😂😂
دکتر گفت:آرایشت واسه عکس اول کافیه😂😂😂😂
خلاصه دیدم خیلی راحت بود گفتم دکتر خدا خیرت بده سزارین نکردی😂😂😂
(کلا فازم معلوم نبود از بی خوابی گیج میزدم😂😂😂👑)
خودم اومدم از تخت پایین و رفتم ریکاوری و بعدش خیلی راحت بودم
رفتیم بخش زایمان اتاق روبرویی یه سزارینی بود که دراز کشیده بود منم دیدم اون نمیتونه بشینه یا غذا بخوره جوجه رو میکشیدم به دندونم😂😂😂😂
خلاصه من زایمان کردم و اومدم خونه و سه روز بعد رفتم مطب دکترم برای معاینه منشیش گفته بیا از زایمان پر ماجرات بگو دکتر یه جور با آب و تاب میگفت حس کردم فیلم بوده😂😂😂
دوشبم بعدش رفتم برای زردی پسرم بیمارستان و پسرم شکر خدا الان خیلی حالش خوبه
پسرم 19/4/1396به دنیا اومد
اسم دکتری که واسه نازایی رفتم پیشش
دکتر امینه صابونچی
دکتر غدد آقای همایون افتخاری
دکتری که زایمان انجام داد دکتر:معصومه رحیم نواز
خییییلیییییی ممنوووونم که وقت گذاشتید و خوندید
امیدوارم خوشتون اومده باشه😘😘😘