مچول عزیزم خیلی خیلی بهت تبریک می گم از سالم بدنیا اومدن نی نی ت و بازم بهت تبریک می گم بخاطر اراده قویت . خیلی هم ازت تشکر می کنم که تجربتو در اختیار قرار دادی که افرادی که مثل من شک دارن توی طبیعی یا سزارین ، بعد از خوندن این مطلب مصصم بشن برای انتخاب . بعد از خوندن مطالبت به شدت فشار من افت شدیدی کرد و قند خونم به شدت افتاد . طوری که از روی صندلی افتادم و همکارم یه شکلات برام آورد که بخورم . بعد از اون نشستم جلوی فن با دمای آخر خودمو خنک کردم . الان که دارم می نویسم خیلی بهترم . روحیه بسیار ضعیفی دارم و ترس خیلی شدید . من تا سه ماه بعد ازدواجم پرده بکارتم پاره نشد و بعد از مراجعه به دکتر ، گفت باید جراحی بشه اما صلاح دونست به مرور زمان این اتفاق بیافته . خلاصه بعد از سه ماه تلاش و ترس با درد شدید پاره شد . وقتی دوباره برای معاینه رفتم دکتر گفت کاملاً پاره نشده و به مرور زمان و حتی هنگام زایمان طبیعی پاره میشه . خلاصه بعد از 5 سال زندگی مشترک هنوز از ژل و مواد شل کننده استفاده می کنم . پیش دکتر کرم نیا هم که رفتم بهم یه دستگاه داد که هر روز اونو داخل کنم تا هم ترسم بریزه هم گشادتر شه . اما بعد از 2 هفته هنوز از نایلون درش نیاوردم . حالا اینو می خوام بگم . خیلی ممنون که تجربتو در اختیار من قرار دادی که من تصمیم قطعی ام رو برای سزارین بگیرم . من با خوندن این مطلب حالم به شدت به هم خورد چه برسه به اینکه تو موقعیتش قرار بگیرم . خیلی خیلی خیلی ممنون .