ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
راستش من يه زمان تو بد گره اى افتاده بودم نوجوون كله شقى بودم پدر مادرمو خيلى سختى دادم الان اگه زندگيم خوبه و همه چى رو به راهه نامزدم كردم مديون پدر مادر و كمك اطرافيانم هستم
منظورم اینه کی یکروز صبح از خواب پاشده و گفته از امروز میخوام خودمو شرایطمو تغییر بدم تا احساس رضایت توی زندگیم بکنم.حالا این تغییر میتونه یک رژیم غذایی سالم.شغل جدید و هرچیزی باشه
اقرار میکنم کہ خدایم فقط توئی*ھر آنچہ ماندہ است برایم،فقط توئی*شاھدترین بہ خلوت شب ھای تارِ من*سامع ترین بہ زمزمہ ھای نزارِ من*طوفان غم ز گریہ جدایم نمیکند*موج است، موجِ غم کہ رھایم نمیکند*انگار کہ روضہ ای بہ دلم دم گرفتہ است*بغضی ھزار سالہ گلویم گرفتہ است*چشمم بہ لطف توست اگر زندہ ام ھنوز*عاصی و روسیاہ،ولی بندہ ام ھنوز۔۔۔پروردگارِ یوسفِ تنھا درون چاہ* فریادرس ترین بہ غمِ قلبِ بی پناہ*پروردگارِ یونسِ در عمقِ آبھا*پروردگارِ قلبِ رئوفِ رباب ھا*پروردگارِ مردمِ شب ھای انتظار*پروردگارِ چشم بہ راھانِ بی قرار۔۔۔۔
دانش اموز ضیعفی بودم سوم راهنمایی تجدید شدم تو یه خانواده پر جمعیت و خیلی معمولی .تقریبا میتونم بگم خیلی نیازهام بر اورده نمیشد بچه بزرگ خانواده بودم و هیچ چیز اونجور که دلم میخواست نبود وارد دبیرستان شدم اما سال دوم تصمیم گرفتم اونقدر درس بخونم تا برم دانشگاه و شاغل بشم و شروع کردم تو شهر کوچیک ما دانشگاه نبود حتی تو فامیل دانشجو نداشتیم نمیدونم این فکر چطور تو سرم اومد اما درس خوندم خوندم و سال دیپلم بالاترین معدل رو تو منطقه داشتم و همون سال با رتبه 107 در یکی از بهترین دانشگاهها رشته دلخواهم قبول شدم
هر گاه ارزش ها عوض میشوند ،عوضی ها با ارزش میشوند . گاندی
حالا وارد جزییات نمیشم این که پدرم اجازه نمیداد و اعتقاد داشت دختر بعد از دیپلم باید شوهر کنه بمانه .ولی من هدفم شاغل شدن بود و تا قبل از اون نمیخواستم ازدواج کنم
هر گاه ارزش ها عوض میشوند ،عوضی ها با ارزش میشوند . گاندی