امروز از سرکار برمیگششتم توی متروی نواب یه پسری از کنارم رد شد داشت آب میخورد و تند تند میرفت سمت واگن بانوان وقتی که قطار داشت وارد میشد خودشو پرت کرد جلوی ماشین
به عمرم انقد نترسیدم انقد جیغ زدم و میلرزیدم دستام کامل سر شده بود خیلی وحشتناک بود خیلی
اومدم خونه پدرم زنگ زد و پرس و جو کرد گویا خداروشکر زنده است و پاهاش شکسته فقط
تروخدا اگه جوونی دورو برتونه بهش امید بدید درکش کنید