سلام دوستان من چندوقته باشوهرم جنگ داریم هرچقدکوتاه میام باز اون کوتاه نمیاد من به خاطر بچه کوچیکم کوتاه میام واسه ارامش ولی برعکسه سرهیچی دعوامیندازه..امروز هرچی ازدهنش بودبهم گفت منم گفتم خواهرومادرخودته که مادرش شنیداومده بالا هرچی ازدهنش دراومده بهم میگه پسرش مثل ماست وایساد نگاه کرد..چیکارکنم..؟؟گفت بروخونه بابات من نرفتم چون خونه خودمون یه روز بیشتر نمیذارن بمونم