سلام بچه ها امروز غروب رفتیم با شوهرم باغ شوهرم صدام کرد ک بیا بریم اونور تر ی دور بزنیم ما رفتیم ماشینمون هم اونور پارک کردیم از در پشت معلوم نبود بعد ی پیکان وانت لو درمون اومد تا صدای ماشین شنیدیم دوییدیم دونفر بودن وااااایییییی خیلی وحشتناک بود شوهرم داشت میرفت سمتشان من داد میزدم دزد کمک بیاید دزد اومده بعد دیدیم داشتن میرفتن بالای ماشین ک برن بالا شوهرم دعوا کرد باهاشون همه جمع شدن اومدن یاره گرخیده بود من داشتم میرفتم بزنمش ک همسرم نگهش داشت اخه کلی وسایل باغمون بردن و ی سگ دوبر من داشتم اونم بردن خیلی اتیشی بودم ک یارو گفت ما کاری نداریم ب باغتون داشتیم میرفتیم بالای ماشین ت ر ی ام بکشیم یارو گفت من حلالت نمیکنم سیدم نمیبخشمت فاطمه زهرا جوابتو بده بچه ها نفرینی کرد خیلی ناراحتم ولی خب کسی ک میاد جلو در باغ داشت فرمون میداد ک دم دست پارک کنه دزده دیگه😢
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘