2737
2739
ســـــــــــــــــــــلامی چو بوی خوش نی نی شیری
اومدم بگم بوی جیش نی نی .. دیدم که بامیه نوشته بوی بهار آوردم !!! بیخیال شدم !!

***لیلی جونــــــــــــــــم :

این هم 2 تا دستور دیگه جیگـــــــــــــــــــــــر :

***زسپی اول:

تخم مرغ خنک 6 عدد
پودر قند 300 گرم
آرد قنادی 300 گرم
بیکینگ پودر یک قاشق چای خوری سر صاف
نمک نوک قاشق چای خوری
وانیل خالص نوک قاشق چای خوری
آب جوش نصف پیمانه

طرز تهیه:

*فر روی حرارت 140 درجه سانتی گراد روشن شود.
*کف قالب کاغذ انداخته شود . فقط زاویه ی کف ظرف با روغن مایع تا ارتفاع یک سانتی متر چرب شود . ( مهم است)
*آرد + بیکینگ پودر + نمک سه بار با هم الک شوند.
*زرده و سفیده ها جدا. سفیده ها زده شوند و نصف مقدار پودر قند به آن اضافه شود.
*زرده ها + وانیل + بقیه ی پودر قند کمی زده شود ، سپس آب جوش اضافه شده سریع هم زده شود تا زرده پخته نشود.
*همزن خاموش . سفیده با لیسک به خورد زرده برود.
*مخلوط آرد کم کم اضافه شده به خورد مواد قبل برود .
*کیک به مدت 40 تا 50 دقیقه درون فر باشد.
نکته :
*اگر قرار است کیک اسفنجی کاکائویی درست کنید ، پودر کاکائو را به زرده اضافه کنید و هیچ وقت آنرا با آرد الک نکنید.
*سفیده نباید خشک بشود و زرده را تا حدی که غلیظ شود و هوا را نگه دارد (حباب های بزرگ هوا که به تنبلی می ترکند مشاهده می شوند).

دستور از : ژانت طورسیان

***رسپی دوم :

تخم مرغ ................................... 6 عدد
آرد.........................................120 گرم
آرد ذرت...................................30 گرم
شکر دانه ریز.............................150 گرم
ب.پ....................................... نصف ق.م
وانیل.......................................یک چهارم ق.م
نمک......................................نوک ق.م
آب جوش................................3 ق.س

* آرد ها و ب.پ و نمک رو با هم 2-3 بار الک میکنیم.
* زرده و سفیده جدا
* سفیده ها رو میزنیم تا یه کم سفت و سفید بشه. 3 قاشق از شکر رو کم کم اضافه میکنیم و زدن رو تا زمانی ادامه میدهیم تا ظرف رو که برمیگردونیم سفیده از ظرف نریزه. سفیده رو در یخچال میگذاریم.
* زرده ها رو با بقیه شکر و وانیل و آب جوش اونقدر میزنیم تا کرم رنگ و کشدار بشه.
* نیمی از سفیده رو به زرده ها اضافه میکنیم و به آرامی و حالت دورانی مخلوط می کنیم.
* نیمی ازمخلوط آرد رو اضافه میکنیم.
* بعد بقیه سفیده و بعد از مخلوط شدن بقیه آرد رو.
* مواد رو در قالب ریخته و در دمای 175 درجه میزیم.

نکات خودم :
*آرد و تو چند مرحله اضافه میکنم. برای حجم کم، مثلا 3 یا 6 تخم مرغی، سفیده و زرده رو خیلی با احتیاط مخلوط میکنم، بعد آرد رو تو 3-4 مرحله اضافه میکنم و مخلوط میکنم. برای حجم بیشتر، ظرف آرد و سفیده رو کنار دستم میذارم، یه کمی (در حد یک تا یک و نیم لیوان) سفیده یه کمی (در حد 10-12 قاشق) آرد، میریزم؛ همینطور ادامه داره تا تموم بشه............ اما مخلوط کردنشون باید به صورت دورانی و خیلی با احتیاط باشه، در عین حال نباید از آرد گلوله ای مونده باشه.
*به محض اینکه دیدید روی کیک یه مقدار طلایی شد، انگشت تمیز و خشک اشاره اتون و آروم بذارید روش، یه کوچولو فشار بدید، اگر برگشت سر جاش دیگه کیک و از فر خارج کنید. چون اگر باز بمونه تو فر، از این به بعد از لطافت کیک کم میشه.... خیلی ها میذارن روی کیک قهوه ای بشه که در مقایسه با رویه طلایی، کیکشون بافت خشک تری داره.

عزیزم برای خامه کشی از کیک شیفون هم میتونی استفاده کنی

نقاش جونم .. من نقاشی بلد نیستم .. اما عاشق نقاش ها هستم

*** راکســـــــــــن جونـــــــــــــــــــــم :

جات خالی اون روز که رفتم تجریش از ترس شلوغی و جای پارک 9 صبح اونجا بودم .. جز سبزی پاک کن ها که تازه داشتن سبزی هاشونو ردیف میکردن .. هیچکس نبود .. دیگه منم رفتم لمیز واسه خودم یه کافی لته گنده گرفتم تا ملت بیان کرکره مغازشونو بدن بالا
بعد هم که رفتم فروشگاه دیدنی ها و کلی خرت و پرت گرفتم
بعد هم کلی لواشک و به قول مامانم آت و آشغال ترش

پنجشنبه هم که مهمون دارم .. کل قوم شوووووور جووووون .. منوش رو بذارم .. نظر بدی؟
به قول دوستم اون جاری بزرگام که چشم ندارن من رو ببینن حلق حناق میل نمایند و بقیه اشونوم دمبه بشه به جونشون !!

باور کن خودمم خیلی ناراحتم که مهدی تنها می مونه .. برای اولین بار که حس میکنم دلش اصلاً نیست که من برم
فدای دل مهربونت .. امیدوارم خدا به حرف تو گوش بده

*** مــــــــــــــــــــــــــــــــژده جونم :

کـــــــــــــــــــــــــــــــــــوجایی ؟
چرا پیش ما نمیـــــــــــــــــــــــــایی؟
خـــــــــــــــــــو پاشو بیا دیگه
دلنیا جون ببخشید من خیلی خیلی کوچیک شمام ولی دستور کیک اسفنجی CakeBoss هم عالیه. زرده و سفیده جدا هم نداره و خیلی بی دردسره. من پارسال با این دستور خانم طووسیان کیک تولد شوهر جان را پختم و تزئیناتی نمودم که خودم هم از ذوق مرگی مردم. امسال خیلی بی حال و حوصله ام.
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



دلنیا مرسی عزیزم پنج شنبه دیگه میرم تو کار کیک پزی / واااااای بوی نی نی شیری رو خوب اومدی دلم یه دفعه نی نی خواست / الان یادم افتاد چرا من هر بار که حامله میشدم مامانم از خاطرات نوزادی خودم تعریف میکنه که چقدر بابام بوی شیر من و دوست داشته و نمیذاشته مامانم زود تمیز کنه یه چیز جالب که ایندفعه مامانم تعریف میکرد میگفت وقتی من سه ماهه بودم یه بار مامانم با بابام دعواش میشه و قهر میکنه میره خونه مامانش منم میبره بعد دو سه روز که بابام میره دنبالشو آشتی میکنن و میاد خونه میبینه بابام پستونک من و از سقف بالای تخت آویزوون کرده بوده ولی جالبه بابای من 10 سال از الان من جوونتر بوده که خدا من و بهشون داده مامانم 18 و بابام 24 ولی من الان 34 سالمه وای خدا پس کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مردادی جونی :

خواهشــــــــــــــــانه .. التماسانه .. عاجـــــــــــــــــــــزانه .. درخواستانــــــــــــــــــــــــه

برو آزمایش هات رو کامل بده و خیال راحت برو اقدام

من عکس رنگی و هر چی آزمایش بود رو دادم .. دیگه توی بیمارستان آتیه که میرم از دربون و کف ساب بگیر تا دکتر مکتراش من رو میشناختن و دست تکون میدادن و پوزخند میزدن !

من خودمم جو گیر بودم و میخواستم بعد از زایمانم .. همون مرداد اقدام کنم .. اما بعد تا آذر ماه درگیر آزمایش و عکس و سونو بودم و الان تازه رفتم تو فاز اقدام .. تازه نه اقدام واقعی!!!! فقط جلوگیری ندارم همین!

امیدوارم خواهرت هم 38 هفته اش رو راحت با یه نی نی کاملاً سالم بگذرونه و زایمان خوبی داشته باشه

اوه .. Buddy valastro که کاراش حرف نداره و من طرفدارش هستم
راست میگی عزیزم .. کیک اسفنجی اون فوق العاده اس .. 4 تخم مرغی هم هست
2742
چشم دلنیا جون....
بچه ها بهم نخندین فقط خیلی علمی و ساینتیفیک منو روشن کنین. به نظر شما من چه مدل بارداری داشتم که هیچ وقت نه جنینی داشتم نه ساک بارداری نه تو پاتولوژی بافتهام اثری از نی نی بود.....اونوقت دوبار تو هفته 5 پرید یه بار هم که کلا مثل بچه آدم پریود بودم بعد گفتن خارج رحمیه و لاپاراسکوپی و فقط هم چند لخته خون خارج شده بود و البته دکتر می گفت اوضاع شوهرت خوب شده که جنین تشکیل شده ولی تو جای نامناسب. البته بیچاره در ضمن عکس رنگی(من کلا نفهمیده بودم باردارم و عکس رنگی گرفته بودم) کلا فکر کنم از شدت اشعه مچاله شده بوده. شوهرم هم کلا الان اوضاعش خیلی روبراه تر از قبله. چون قبلا تحت درمان افسردگی بود و چند سال بود انواع داروها را مصرف می کرد و کلا سکس لایفمون به هم ریخته و تعطیل بود و همین دو سه تا اقدام کج و کوله را هم به زور و ضرب انجام می داد. حالا چند ماهه که دیگه هیچ دارویی مصرف نمی کنه و کلا به روال طبیعی و عادی و دوست داشتنی زندگیمون برگشته(خدا می دونه که تا همین جای کار هم من طلفکی چقدر خوشحالم). آخه تو هیچ کدوم از سونوهای من هم جنینی دیده نشده. یعنی چی به نظرتون!!!!!

ضمنا دلنیا جون من آز خونم هتروزیگوت بود و طبق دستور دکترم آسپرین و ب کمپلکس مصرف می کنم و سومین بارداری هم در همین شرایط اتفاق افتاد.

فکر نمی کنم نزدن هپارین و سلکسان باعثش شده باشه. اخه بار سوم که من اصلا خبر نداشتم که باردارم که بخوام سلکسان بزنم. اونم تازه فقط چند روز گذشته بود...

راستی نیکا جون من نمی دونم چرا با تو حس رقابتم گرفته. می خوام بی نوبت و بی حساب کتاب بپرم جلوی شما.

دلنیا جون اقدام بدون جلوگیری با اقدام واقعی!!!!!!!!!!!! چه فرقی داره کلک؟
دلنیا جونم هستم
تک تک پستاتونو میخونم هرچی راجع به من باشه جواب میدم. بس که شماها اکتیوین من کم آوردم. البته امروز کلا سر حال نبودم یه دسته گلی آب دادم حالم گرفته ست. البته عمدی نبوده اما خب شده دیگه ;)
راستش من فکر میکردم بعد از سقط تا قبل از اولین پری امکان بارداری وجود نداره اما امروز اول صبح یه مقاله خوندم که نوشته بود اصلنم از این خبرا نیست. منم یهو وحشت برم داشت. دیگه از صبح حالم بد شد. زدم تو کار توهم و فکر و خیال بد و سرزنش خودم و خلاصه همچین حال خودمو جا آوردم
شماها نظرتون چیه؟؟؟ البته فکر کنم بهتر بود از صبح باهاتون در میون میذاشتم اما راستش خجالت کشیدم. بس که من خجالتیم به خدا
سلام دوستانی که از یک تا چند ماه و شایدم ساله که منتظرید مادر بشید بیایید دست به دامن عزیزترین

عزیزان خدا بشیم و از 5 تن آل عبا معجزه بخواهیم.... می خواهیم 40 حدیث کسا بخونیم به نیت مادر شدنمون هر کسی بیاد اسمشو به لیست اضافه کنه و

فقط یک حدیث کسا رو روز جمعه بخونه یادتون باشه خود پیامبر فرمودن اگر جمعی از شیعیان ما این حدیث رو بخونند و بین اونا غمگین و دردمندو

حاجتمندی باشه خداوند درد و غم و حاجتش رو برآورده می کنه و قسم به خود خدا خوردن....

پس با اعتقاد کامل به صدق کلام رسول مهر و رحمت بگو بسم الله و نیت کن که انشاا... سال 93 رو با

نی نی بگذرونی ... خانمای باردار میتونید به نیت سلامتی نی نیاتون شمام شرکت کنید
.
. جمعه بعد از نماز ظهر خونده میشه
.
اسم......................سن ....................چند ماه اقدام............................ (انشاالله تاریخ خبر بارداری)

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=690406&PageNumber=2041
2740
مرداااااااااد بیا یه بوس بده اول
چقدر خوشحال شدم میخوای اقدام کنی
واااااااااااااای دلم غش رفت!
الهی قربونت برم چه قطاری بشه اون قطاری که تو واگن اولش باشی! نیکا دومش.... به به

دوستم به نظر من که لازم نیست هیچ آزمایشی بدی چون همه شو قبلاً دادی. اون هتروزیگوت رو هم فراموش کن اونقدرها هم مهم نیست. مشکل هرچی باشه، یه نسخه بیشتر نداره! هپارین یا سلکسان.... لیست آزمایشا رو من صفحه ١٣١ نوشتم، یه نگاه بنداز ببین کدوما رو ندادی. به نظر من الان تیروئید رو بده و پرولاکتین و ویتامین دی. واااااااای چقدر هیجان دارم.
دوستم اینم نظر کارشناسی من برای اینکه چرا حاملگی های تو فاقد ساک حاملگی بوده: نطفه در مراحل اولیه تقسیم سلولی متوقف میشده، ساک کوچیک که رشد نکنه و خالی باشه توسط بدن جذب میشه. این اتفاق تو دوقلوها تو تاپیک میکرویی ها دیدم که میفته. اول دو تا ساک حاملگی دیده میشه، بعد از یه مدت یک ساک حاملگی که توش جنین هست، ساک خالی جذب میشه.... نگران نباش اون اتفاق قرار نیست دوباره تکرار شه به سه دلیل ساینتفیک و متافیزیک و اُپتمیستیک!!!
١- الان وضعیت اسپرم سلطان سلیمان خیلی بهتر شده
٢- شرایط زندگیتون الان رو رواله و بهترین زمان برای ظهور نی نیه
٣- تو مامان بهاری میشییییییییییییییی

Happy Spring
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
مژده جونم دعا کن دلنیا مامان بشه و از ایران نره. اگه بره تا شیش ماه دیگه نمیاد
حتماً باهاش یه قرار کافی شاپ بذار، حیفه این بمب انرژی رو قبل از رفتن نبینی.
منم پایه م بیام!
راستی دوستم، عاشق سوتیتون شدم! نگران نباش، این نی نی های یهویی و بی مقدمه اینقدر باحالن! در ضمن من یکیو میشناسم که بعد از اینکه خونریزی سقطش تموم شد دیگه پریود نشد و فهمید حامله ست، الانم همچنان حامله ست همه چی هم خوبه، نگران نباش. بارداری پوچ که بارداری به حساب نمیاد که بعدشم استراحت بخواد!
توکل به خدا، مگه دست من و توه، اون تصمیم میگیره کی بده و چطوری بده.
نگران نباش خواهر گلم
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
به به میبینم که چشم منو دور دیدین قرار مرار میذارین؟

مرداد جونم جیگر حس رقابتت بیا بریم اقدام وااااای چه حالی میده همزمان بگیره و دوتایی دوخطه بشیم :-) من پریم باید 28 ام یا 29 ام بیاد تو چی؟ واقعا پایه ای؟ بسم الله.. فعلا تنها کسایی که رسما میخوان اقدامشونو اعلام کنن من و تو ایم.بقیه اعضا یکم کلک ان :-))))) دلنیا, طهورا... اینا هم تو اقدامن ولی لو نمیدن که ما هول نشیم و ازشون جلو نزنیم. من موافقم که پرونده ی آزهارو ببندی, تمام هنر دکترا توی همه جای ایران همون لیست آزمایشیه که دادی دیگه قرار نیست چیز تازه ای برات کشف کنن. تازه بار آخری فقط بدشانسی آوردی. بیا آجی جون بیا بریم اقدام خدای مواظبمونه میدونه دل ما دیگه جای شکستن نداره, واسشم شهر و شهرستان و دهات فرقی نداره. اگه بخواد اولویت بندی هم کنه ما با این دل شکسته و پر درد در اولویتیم.

دلنیا جونم مرسی از دستور کیکت, من که جرات نمیکنم برم تو فاز شیرینی پزی به همون دلیلی که نادیا گفت. چون پختن کیک و نخوردن نصفش برام مقدور نیست! فکر کن بوش از تو فر بلند شه و تو خونه بپیچه بعد بخوای به خودت بقبولونی من رژیم دارم و نباید بخورم!! اوه اوه اصلا محاله. مگر در حالتی که بخوای بجهت استغفار گناهات یه همچین عذابی رو تحمل کنی :-)

نادیا جونم پس تو خردادی شدی؟ اینجوری ماه تولد نی نیت با مامانش یکی میشه ناقلا تنظیمش کردی؟

لیلی جونم چقدر بابات بامزه بوده! آخی دلش واسه بوی نی نیش تنگ شده بوده. دلم براش سوخت. چه نعمت بزرگین مردایی که اینجوری وابسته ی زن و بچه شونن و با محبتن. خدا حفظش کنه.

مژده جونم نگران نباش, البته یکم زودتر تحقیق میکردی بهتر بود ولی احتمالشم خیلی کمه. بعد سقط کلا روند تخمک گذاری یکم نامنظم میشه. اینجوری نیست که با یکی دوتا پروژه احتمال بارداری زیاد باشه ولی خب جانب احتیاط اینه که جلوگیری کامل داشته باشی. حالا که شده بی خیال نگران نباش عزیزم

نادیا تو واقعا بی نظیری دوستم. عاشق دلداری دادناتم واقعا آدمو آروم میکنه. حرفات کاملا درسته مرسی
ایشالله که دلنیا هم باردار میشه پیشمون میمونه و اما در مورد کافی شاپ من واقعا پایه م هر موقع بگین میریم ویونا. لاته هاش حرف نداره. دلنیا مواقی؟؟؟؟ کجایی؟؟؟ دیدی تو نیستی من هستم

نیکا جون کاملا ح با توئه. راستش دوستم فرصت تحقیق پیدا نکردم. غافلگیر شدم. اما دیگه قول میدم دختر خوبی باشم. خانم، موقر و البته خوددار ;)
Love U all
نیکاجونم تو ستاره ها دنبالت میگشتییییییم
اتفاقاً اون موقع که برای مژده نوشتم قرار کافی شاپ بذار "من پایه م" یاد تو افتادم، اومدم بنویسم البته بدون نیکا صفا نداره، به خودم گفتم نیکا که سرش شلوغه نمیاد بخونه بذار یواشکی قرار بذاریم
دوستم ولی خدایییییش بدون تو صفا نداره.
آره منم خردادی شدم. الان از جانب انجمن فوق خوش بینان مثبت اندیش حرف زدی که فوری خرداد رو به اضافه ٩ کردی شد اسفند؟
دوستم میکرو هم خیلی بگیر نگیر داره. سقط هم تو میکرو زیاده.... ولی دیگه امید به خدا. هرچی برامون رقم بزنه، راضی هستیم به رضای خدا. این تجربه ها به ما یاد داد که خودمونو به در و دیوار هم بکوبیم، باز هم اون باید بخواد. به ما یاد داد که توکل کنیم و آرامش داشته باشیم و از صمیم قلب "ایمان" داشته باشیم که ما ماا مااااا ماااااامااااان میشیییییییم
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
مژده.... وووووووی..... ویوناااااا
وای من روانی کیک ردولوتش هستم....
الان ٢:٣٠ شبه بی خوابی زده به سرم یهو اومدم دیدم نوشتی ویونا! ویار زده شدم
کدوم ویونا میری معمولاً؟
دوستم منم عاشقتم، تو که خودت استاد آرامش دادنی:-***
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
سلااااااااااااااااااام دوست جونیااااااااااااا همگی خوبین؟
به به ماشالا از اکتیو بودن دیگه گذشته سوپر اکتیو شدین

نگار جون خدارو شکر که با قرص سقط شد و چیزی از بقایا نمونده خدا پسرتو واست نگه داره فعلا یه مدت به خودت استراحت بده دوباره برو اقدام ایشالا که این سری مشکلی برات پیش نمیاد

دلنیااااااااااا جونم چطوری؟ مرسی از اینکه به یاد من هستی کنسولی که سفارش دادی خیلی قشنگه من که عاشقش شدم تازه به شوشو نشون دادم میگم ببین چه خوشمله شوشو میگه خدا به دادمون برسه تو باز یه چی دیدی خوشت اومد
از دستور کیکایی که گذاشتی ممنون منم می پزم ببینم چی میشه (البته من کلا آشپزی و شرینی پزیم در حد صفر کلوینه)

نیکا جون والا به ما گفتن تا عید دیگه باید جابه جا شیم ولی هنوز وضعیت جا مکانمون مشخص نیست چون خودشون خونه میدن ایشالا بعد از جایه جایی میرم اقدام جدی این جابه جایی ایشالا که هم توی روحیه مون تاثیر مثبت بذاره هم اینکه توی خونه جدید نی نی بیاد و پر از اتفاقای قشنگ باشه در ضمن خانومی این استرسو از خودت دور کنو به چیزا خوب فکر کن

مرداد جونم وووووووی خاله شدن خیلی قشنگه بهت تبریک میگم ولی در مورد بارداری های خودت والا من زیاد نمی تونم راهنمایی کنم ولی اگه آزمایشاتو دادی و مشکلی نداری برووووووو اقدام ایشالا که این سری مشکلی پیش نمیاد و واقعا برات خوشحالم که حال همسرت خوبه امیدوارم با اومدن نی نی از این بهترم بشه

نادیا جونم اول اون لپتو بیار من یه ماچ بکنم عزیزم ما اون طور که از شواهد امر بر میاد قراره 5 سال دامغان بمونیم (البته شاید هم بیشتر) تا ببینیم چی پیش میاد نادیا جون تعارف اومد نیومد داره هااااااا حالا که آشنا زیاد دارین من یه چند تا سوال دارم پیغام دوستی میدم اگه دوست داشتی اوکی کن تا بپرسم

این روزا که روزای آخره موندنم توی تهرانه دارم نهایت استفاده رو میبرم میرم پیش دوستای قدیمی بهشون سر میزنم و ازشون خدافظی می کنم همه جاهایی که دوسشون دارم و ازشون خاطره دارم رو هم هر شب با شوشو یه جا میرم انگار دوست دارم تمام این شهرو ببلعم دلم واقعا تنگ میشه قراره هفته آینده هم برم دیدن دکتر قمشه ای با خواهرم (البته اگه دکتر کاری براش پیش نیاد و وقت داشته باشه)

لیلی جون/ مژده/ سحرناز/ بامیه فسقلی و مهیا جون به یادتون هستم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687