بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دخترک خنده کنان گفت که چیست...راز این حلقه زر...راز این حلقه که انگشت مرا... اینچنین تنگ گرفته است به بر...راز این حلقه که در چهره او...اینهمه تابش و رخشندگی است...مرد حیران شد و گفت... حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است...همه گفتند:مبارک باشد...دخترک گفت:دریغا که مرا...باز در معنی آن شک باشد... سالها رفت و شبی...زنی افسرده نظر کرد برآن حلقه زر...دید در نقش فروزنده او... روزهایی که به امید وفای شوهر...به هدر رفته هدر....زن..... پریشان شد و نالید که وای...وای این حلقه که در چهره او...باز هم تابش و رخشندگی است... حلقه بردگی و بندگی است...فروغ فرخزاد.....
منم دو هفته است ميزارم كوچولومو مهد دو هفته ى گذشته خيلى سخت بود از جدايي تب كرده بود😔 اما الان بهتره .مدام پيشش باش بغلش كن تا مطمين بشه دوستش دارى و ميمونى پيشش. اما به خدا توكل كن من تجربه دومم هست بچه ى منظم و اجتماعى ميشه البته مهد خوب و باقي روز كه چطور كنارش هستين تعيين كنندس
اما من با وحود اينكه تجربه داشتم بازم اذيت شدم انقدر كه هم جسمى و هم روحى بهم فشار اومد