شب قبل عروسى خونمون پر از مهمون از شهرستان بود و اصلا نخوابيدم
صبح رفتيم آرايشگاه و بعد باغ و آتليه خيلى بهمون خوش گذشت البته تو باغ برا فيلم و عكس دو مرتبه زمين خوردم چقد خنديديم🤣
تو مسير باغ تا آتليه جون نداشتيم و من همش تو چرت بودم شوهرم رفت هايپ و رد بول خريد زديم ب بدن و انقد شا رژ شده بوديم كلى تو آتليه دو تايى رقصيديم🕺💃
رفتيم تالار و از اول تا آخرش وسط بودم و كلى رقصيدم و برام مهم نبود كسى بخواد بگه چ عروس سبكى با شوهرم قرار گذاشته بوديم هر كارى كه باعث ميشه بهمون خوش بگذره بى توجه ب حرفا بقيه انجام بديم و بهترين خاطره ها رو بسازيم و خداروشكر حرفى هم نبود و به همه كلى خوش گذشت🤵🏻👰🏼
فقط بهم ميگفتن خودتو خسته نكن برو بشين و شايد كلا ده ديقه اونم بزور نشستم😁
آخر شبم رفتيم خداحافظى خونه بابا كلى رقصيديم اونجام و بعد كلى گريه و بعد قربونى و ... 😍
خونم دو تا كوچه با مامانمينا فاصله داشت و از شوهرم خواستم اين فاصله رو پياده بريم نه با ماشين و اونم پايه همه حرفا و كارام بود و ما راه افتاديم و بقيه هم متعجب پشت سرمون و مادر شوهرم تو اين فاصله با زبون محليشون برامون شعر ميخوند و يكى هم دايره ميزد، واى خدا چقد شيرينه برام ياد آورى اين خاطرات😍😊
از قبل اعلام كرده بوديم پاتختى نداريم و از مهمونا دعوت كرديم هركس دوس داره جهيزيمو ببينه شب عروسى بياد خونمون حتى وسيله پذيرايى سرپايى هم آماده كرده بوديم
همه ديدن و رفتن و خانواده شوهرم ى ربع بيشتر نشستن و با نوشابه و آبميوه و شيرينى و ميوه پذيرايى كوچيكى شدن و اونام رفتن
شوهرم با حوصله شينيونمو باز كرد و لباس و.... 😝🙈
بهترين شب زندگيم بود كه دوس نداشتم تموم شه
اينم بگم جشنمون خييييييلى سبك و ساده و خصوصى بود مهمون ١٢٠ نفر داشتيم و آرايشگاه معمولى رفتم، لباسم گرون نبود ،ى جور شيرينى و سه نوع ميوه و ى نوع غذا، تالار هم معمولى
چون پولشو نداشتيم و همين جشن كوچيكم برامون آرزو بود
اما ب تنها چيزى ك فكر ميكرديم اين بود كه با تمام سختى ها و سادگيها حالا ك جشن گرفتيم فقط بهمون خوش بگذره و خاطره سازى كنيم😊
صبم پاشديم رفتيم خونه مامانم و خانواده شوهرمم چون از شهرستان اومده بودن اونجا بودن
صبونه رو خودمون تا اونا بيدار شن آماده كرديم و همه سورپرايز شدن و مامانم گفت ميخواستم براتون صبحانه بيارم😆
ظهر رفتيم لباس عروس رو داديم و كلى گشتيم بيرون
شام گوسفند قربونى رو كباب كرديم و خورديم😋
صبح روز بعدش با خانواده همسرم همگى رفتيم شمال ماه عسل كه خيييييلى بهمون خوش گذشت😍
مرسى استارتر از يادآورى بهتربن روز و شب زندگيم💖😘