دلم برا دخترم تنگ شده اگه الان بود توی ماه هشت حاملگی بودم بعده ۷ سال انتظار یهویی اومدو شد همه امیدم ولی ماه پنجم پر کشید دخترم
انشالله بزودی مادربشی
هفت و هشت و پنج و نمیفهمم
ای جاان عزیزم آخه چرا رفت؟خدا بهترشو بهت بده به حق بزرگیش
😢😢😢
امشب شب تلخی بود،نمیدونم در مورد چی داشتم با همسرم حرف میزدم دقیق یادم نیست چی میگفتیم که شوهرم در مقابل حرفم گفت قربونتون برم. میخواست بگه قربونت که جمع بست، اینو وقتی حامله بودم به منو و دخترم میگفت هر دوتایمونو.وقتی این کلمه رو گفت یهو رفتم تو دوران حاملگیم، یدفعه بغض کردم و چشام اشک حلقه بست ولی با لبخند ساختگی و مصنوعی گفتم دیگه اینو نگو این مال اون وقتی بود که دوتا بودیم الان منم و تنها
اونم بغض کرد و دستشو گرفت جلو صورتش.دیگه نتونستیم و هر دومون گریه مون گرفت توی فراق دخترمون که نشد بیاد پیشمون
آخی عزیزم
خیلی سخته
خدا دلت رو آروم کنه
سعی کن همیشه راضی باشی به کار خدا
من وقتی نا امید میشم یا دلم میگیره با مشاوره مذهبی تماس میگیرم
9099071914
نشد که منو مادر کنه و شوهرمو بابا
چقدر دلم براش تنگ شده ولی خودمو یه جوری نشون میدم که حالم خوبه.
آخه دیگه هیشکی حوصله گریه های منو نداره
عزيز دلم😔
ناراحت شدم برات
دلم درد گرفت 😢مخصوصا که گفتی همسرتم گریه کرده گریه مرد خیلی سخته 😢
بعضي غصه ها، بعضي دردا يهو روح ادم رو بزرگ ميكنن
غم از دست دادن بچه همونطوره
الهي كه خدا يه صحيح و سالمش رو بزاره توي بغلتون
دارم بچه شير ميدم، از ته دلم با بغض برات دعا كردم
ممنونم از همدردیتون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
