2737
2734
عنوان

مامانای دخترداربیاین......

195 بازدید | 14 پست
دخترم سه سالشهماباجاری ومادرشوهریه جازندگی میکنیم دخترم تادربازبشه یااونابیان باجیغ وگریه فرارمیکنه ومیره دیگم خوه نمیاد،اونام میلی به بودن دخترم خونشون ندارن چجوری این عادت زشت روازسرش بندازم
بچه هام تنها دلخوشی زندگیمن😍😍
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

منم با مامانم یه ساختمونیم تا در باز باشه یک ثانیه ای خونه مامانمه اونم پایست واسه بازی عاشق اونجاست منم دلم نمیاد میگم خسته میشه اکثرادر رو قفل میکنم رفتنی هم یکمی بازی کرد باچیزا جذاب تر تو خونه راضیش میکنم خداروشکر دیگه دنبال هیچ کس گریهنمیکنه قانع میشه که کار دارن باید برن

2738

بله زیاددوست داره بره خونه مادرشوهرمو جاریم،،،،بخداپارک هم میبرمش بااینکه باردارم ولی ازصبح ک بیدارمیشه فققققط دوست داره بره بااونا،،،بااینکه من همه جوره باهاش کنارمیاموبازی میکنم واقعادیگه کلافم کرده

بچه هام تنها دلخوشی زندگیمن😍😍

اصلااینقدرلجبازه ک تامیرم بیارمش فقط جیغغغغ واشک اصلانمیذاره من باهاش حرف بزنم تامیادقول میده ک دیگه کارزشتوتکرارنکنه ولی خب تااونابیان دوباره همون آش وهمون کاسه

بچه هام تنها دلخوشی زندگیمن😍😍

به هیچ عنوان نمیزارم بدون خودم خونه هیچ احدی بره حتی پدر و مادر خودم ( مامان خودمم همینطور بود)خودشم میدونه با گریه راه به جایی نمیبره😊

👊بر ابرهه ها سنگ ابابیل ببارد...بر قلب تل آویو که سجیل ببارد👊

اقتضای سنشه اصلا دعواش نکن و مجبورش نکن دختر منم همینطوریه چشم باز نکرده میره خونه مامانم. خونه مادرشوهرت چه اشکالی داره بره خوب نوشونه باید راحت بره و بیاد ولی خونه جاریت رو قانون بذار کم کم، اونو دیگه نمیشه هروقت دلش خواست بره باید با هماهنگی باشه. به جاریت بگو وقتی اومد در رو باز نکن کم کم خودش یاد میگیره اینجا با خونه مادربزرگش فرق داره.

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می‌شود، گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود، گاهی بساط عیش خودش جور میشود، گاهی دگر تهیه بدستور می‌شود، گه جور می‌شود خود آن بی مقدمه، گه با دو صد مقدمه ناجور می‌شود، گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است، گاهی نگفته قرعه به نام تو می‌شود، گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست، گاهی تمام شهر گدای تو می‌شود، گاهی برای خنده دلم تنگ می‌شود، گاهی دلم تراشه ای از سنگ می‌شود، گاهی تمام آبی این آسمان ما، یکباره تیره گشته و بی رنگ می‌شود، گاهی نفس به تیزی شمشیر می‌شود، از هرچه زندگیست دلت سیر می‌شود، گویی به خواب بود جوانی مان گذشت، گاهی چه زود فرصتمان دیر می‌شود، کاری ندارم کجایی چه می‌کنی، بی عشق سر مکن که دلت پیر می‌شود.


آره چون باردارم نمیتونم بغلش کنم وزوری بیارمش فهمیده باگریه پیش برده آخه مشگلم اینه جاریم یه پسر۵ساله داره اصلادخترمنونمیخادوباهاش بازی نمیکنه وهرجابره چون شیطونه خودشون میگن بیاببرش،،،اینه ک خیلی آزارم میده چون بهش میگن بروولی بازنمیاد

بچه هام تنها دلخوشی زندگیمن😍😍

بهترین راه در قفل کن نزار بره بیرون به هیچ عنوان به اونا هم بگو اومد درباز نکنن فقط همین 

من برای خودم زندگی میکنم 😊برام مهم نیست دیگران چی فکر کنند 😛برا همین راحت زندگی میکنم 😁مهم اینکه خودم راضی باشم 😉😉😉😉
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز