2737
2734
عنوان

هماتوم دارم.6 روزه ترشح قهوه ای دارم.

| مشاهده متن کامل بحث + 13217 بازدید | 39 پست
شياف بزار و استراحتتو بيشتر كن كاره سنگين نكن خودتو خسته نكن و از همه مهم تر ن ز د ي كي نداشته باش

اره.همه اینکارارو میکنم.

الانم بچه ها گفتن نشونه از بین رفتن هماتومه خیلی حالم بهتر شدش

فقط نمیدونم دکتر تهران برم یا صبرکنم فعلا

منم هماتوم داشتم هفته 8 بارداری الان هم هفته 35 بارداری هستم هفته دوازده که رفتم گفت جذب شده دکتر بهم دوفاستون داد خوردم - اصلا نگران نباش فقط استراحت کن چیز سنگین بلند نکن خودش جذب میشه 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم هماتوم داشتم هفته 8 بارداری الان هم هفته 35 بارداری هستم هفته دوازده که رفتم گفت جذب شده دکتر به ...

المیرا جان شما ترشح قهوه ای نداشتی؟کلا علایمی برای از بین رفتن هماتوم حس کردی؟


ایشالا ب سلامتی زایمان کنی برای منم دعا کن.منم ب روز زایمان برسم. از بس مشکل داشتم همش خودمو اماده ...

درکت میکنم عزیزم دروغ چرا من هنوزم میترسم منم مثل خودت همش میترسیدم به روز زایمان نرسم ولی توکلت به خدا باشه عزیزم سوره حجرات رو بخون خیلی خوبه عزیزم اره گلم من تا الان که ۴ روز دیگه زایمانمه استراحت مطلقم مطلق یعنی غذاهم درست نکن میدونم سخته ولی باید کنار اومد من که افسردگی شدید گرفتم بخدا خدا بخیر بگذرونه 

خدایا خودت خانوادمو حفظ کن👨‍👩‍👧
2731
اره.همه اینکارارو میکنم. الانم بچه ها گفتن نشونه از بین رفتن هماتومه خیلی حالم بهتر شدش فقط نمیدون ...

صبر كن. ولي همين شهر خودت يه سونو برو خيالت راحت بشه بعد كه لكه بينيت كمتر شد برو تهران وقتيم رفتي حتما عقب ماشين دراز بكش 

درکت میکنم عزیزم دروغ چرا من هنوزم میترسم منم مثل خودت همش میترسیدم به روز زایمان نرسم ولی توکلت به ...

اره .راست میگی.هرقدر هم بگن نترس.مگه میشه نترسید.چی از بچه ادم عزیزتر....

توکلم ب خداست.ولی دلم اروم نداره.نگرانم چی میشه اخرش.میترسم باهاش حرف بزنم.میترسم براش چیزی بخرم.

منم افسرده شدم.همش تنهام تو خونه.کسی هم سراغم نمیاد..

غذا شوهرم شبا میاد میپزه.واسه ناهارم میمونه.

استراحت میکنم.

فقط خیلی داستان و ماجرا دارم.

الانم برم دکتر احتمالش زیاده بخاطر سپتوم رحم سرکلاژم کنه.

دارم خودمو واسه عمل تو هفته اینده اماده میکنم

شوهرم دعوام میکنه.میگه تو پیشواز میری

ولی اکثر رحم دوشاخی ها و سپتوم دارها سرکلاژ میشن

بعدم زایمان تو هفت ماهگیه ک خودم رو باید اماده کنم

مگه میشه با وجود اینایی ک گفتم نگران اینده نباشم.

همه اینا ی طرف تنهایی و بی کسیم یه طرف

خیلی دلم پره

شوهرمم کم اورده.باید من اونو از نظر روحی  ساپورت کنم😐😐😐

2740
عزیزم به محض اینکه رفتم تو اتاق عمل برات دعا میکنم مطمن باش چندماه دیگه اینا یادت میره

وای.مرسی.واقعا محتاج ب دعام.دعا کن برام بچه منم سالم بیاد.

خدا کنه زودتر بگذره و یادم بره.ولی این روزا ساعت هم دیر میگذره

وای.مرسی.واقعا محتاج ب دعام.دعا کن برام بچه منم سالم بیاد. خدا کنه زودتر بگذره و یادم بره.ولی این ر ...

قربونت برم غصه نخور ان شا الله اصلا نیاز به عملم نباشه میدونم واقعا شوهرا هم افسرده میشن شوهر منکه داغون شد باورت نمیشه دوستم من بخاطر مسمومیت میخواستن تو ۲۵ هفتگی ختم بارداری بدن از اول بارداری چندین بار بستری شدم ولی گلم توکلت بخدا باشه سعی کن روحیتو جلو شوهرت حفظ کنی به جنگ‌ چیز نیومده هم نرو مطالب اینترنتم نخون همشششش چرت پرته مطمن باش بچتم ۷ ماهگی نمیاد مطمممن باش بعدم عزیزم الان انقدر علم‌ پیشرفت کرده نگران هیچی نباش همونی که داده خودشم نگهدارشه 

خدایا خودت خانوادمو حفظ کن👨‍👩‍👧
قربونت برم غصه نخور ان شا الله اصلا نیاز به عملم نباشه میدونم واقعا شوهرا هم افسرده میشن شوهر منکه د ...

شوهر من میگه تو فقط نگران بچه ای

ولی من هم نگران بچه ام.هم نگران توام ک داری جلو چشام اب میشی.


4 کیلو کم کردم تو بارداری.

خدا از دهنت بشنوه.چقدر دلم میخواست یکی این حرفارو بهم بزنه.خودم همش نگرانم

دلم میخواد یکی بهم امیدواری بده.مثل حرفای تو.بگه عمل نمیشی.7 ماه نمیاد.

مامانم ی ربع هم دور نیست ازم.ولی منو ول کرده.

از اولشم از نامادری بدتر بودش برام


خواهرم ک ندارم

خانواده شوهرم ک هیچی

دوستامم ی بار به همشون زنگ زدم بیایین پیشم غذا بزارین.شبم شوهرتون بیاد دور هم باشیم

همشون  گفتن ایشالا بعد زایمان مزاحمت میشیم



منم گفتم اره.بعد زایمان غذا میپزم.جلوتون خم و راست میشم بیایین بخورین و برین


تو حاملگی خیلیارو شناختم

میدونی درد مشکلات جسمیم ی طرف

درد اینکه همه تا خوب بودم دورم بودن.الان هیچکی سراغم نمیاد یه طرف.

ی بار شوهرم دیر اومد غذادرست کنه

قندم شد 47

فشترم 8

داشتم میمردم



اینقدر گریه کردم از بی کسیم

بعد زایمان دیگه با هیچکسی رفت و امد نمیکنم.


شوهر من میگه تو فقط نگران بچه ای ولی من هم نگران بچه ام.هم نگران توام ک داری جلو چشام اب میشی. ...

غصه نخور عزیزدلم بخدا برای بچت سمه میدونم درکت میکنم دقیقا تو شرایط سخته که ادما رو میشه شناخت ببین دوستم‌ ذهنتو رها کن سخته و نمیشه ها ولی سعی کن بشه کتاب بخون بازی بکن من برای دخترم همه چیزا رو نوشتم توام‌یه دفتر بردار همه رو بنویس باعث میشه اروم بشی به شوهرتم حق بده عزیزم اونا که جای ما نیستن الان خودتم خیلی حساس شدی که اقتضای بارداریه یه موسیقی اروم گوش کن و فکرای خوب بکن بذار به بچت انرژی مثبت بدی جای  غم و غصه من شک ندارم چند وقت دیگه تاپیک زایمانتو میخونم اگر که بچتو دوست داری غصه ممنوع ببخشیدااااا گور... هرکی که اذیتت میکنه دوستارو ول کن مهم خودتی و شوهرتو بچت 

خدایا خودت خانوادمو حفظ کن👨‍👩‍👧
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687