ما تو یه واحدی زندگی میکنیم که دیواراش خیلی نازمه و هر صدایی میاد امشب خونه مادر شوهرم بودیم وقتی اومدم رفتم دوس بگیرم اتاق ما و واحد بغل به هم چسبیده اتفاقا تخت هامونم بغل همه اینو وقتی واسه کار خیاطی رفتم خونشون دیدم آخه با همسایه زیاد رابطه ندارم اونم شاغله زیاد خونه نیست وقتی رفتم شوهرمم اومد یه صداهایی میومد معلوم بود که برنامه دارن من پیچوندم گفتم صدای بچشه شوهرم گفت نه صدای خانومشه خیلی خجالت کشیدم حس بدی پیدا کردم اینا هر وقت از شبانه روزم حموم برن صدای شرشر آب تو پذیرایی ماست انگار تو خونه ما آب باز کردن واقعا این بساز بفروش انقد زور داره که یه لایه دیوارو ضخیم تر کنن
بخاطر همينچيزا ما هميشه خونه تك واحدي ميگيريم
پشت بند اون صدا صدای شر شر آب تو پذیرایی اومد حالا همش شوهرم اون صدارو در میاره میخنده😑
چقد بد😩😩
دقیقا خونه ی ماهم اینطوری بود...
بخدا همسایه بالایی خمیازه میکشید ما میشنیدیم😐😐در این حد😕😐
بساز بفروش نیست بساز بندازه
خیلی بده
یعنی خیلیا😰
واي چقد بده ادم حريم خصوصي نداره😞خدا اين پيمان كاراي دزدو نبخشه
چقدر بده واقعا .آدم دیگه تو خونه خودش هم راحت نیست
اره واقعا اشپزخونه همسایمون دیوارش با اتاق خواب خودمون یکیه واای صداس شیر ابو سینی و ظرفا که به هم میخوره دقیقا تو اتاق ماست
چه قدر همسایه هاتون هاتن که انقدر ناله و آه میکنن....فقطم صدای رابطه میاد جلل الخالق😐
آخ آخ. خونه قبلی ما هم همين بود. خدا شاهده انقدر دیوارا نازک بود صدای روشن کردن کلید برق هم ميومد. یعنی فرار کردیم از اونجا.
منم خیلی میترسم صدای تخت بره طبقه پایین😂😂😂چه کنم؟
ینی انگار داری تو یه واحد زندگی میکنی فقط درش جداس
چه حس بده😕😕
بدترش اینه که ادم همش به خودشم شک میکنه😵😵
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
