بچه ها من قبل سقطم رژیم سفت و سخت میگرفتم طبق چیزایی که از دوستان همینجا و یه دکتر برگرفته بودم، همون حذف لبنیات و قهوه وچیزای کافئین دار
ولی بعد از اون اتفاق دیگه برام مهم نبود و کلا رژیم ول کردم هرچند بگم من از بچگی لب به شیر و ماست صنعتی نمیزدم و دوست نداشتم و ندارم متاسفانه
فقط گه گاه ماست محلی و اینا گیرم میومد میخوردم
ولی کلا فهمیدم طبع بدنم با گرمیجات میانه بهتری داره و حالم بهتر بود
قطع کردن مصرف ترشیجات خصوصا تو پری تا درد نکشم علکی حتی میوه برام عادت شده بود یادم رفته بود همینا رژیم بود خوردن دمنوش روزهای اول پری (زیره و نبات و عسل و چند باری سیاه دانه )یبارم تخم هویج 😄
دو ماه بعد از سقط اقدام کردم دوباره
۶ ماه شد اقدام دست و پا شکسته و هر ماه سونو و فولیکول های ۱۷ به بالا ،مصرف متفورمین بخاطر چاق شدن و دوبارامپول hcg باردار نشدم
دکترم عوض کردم تشخیص پلی کیستیک دادن و ۵ ماه پشت هم محرک ها (کلومیفن و دوفاستون و لتروزول و امپول hcg روز ۱۴ )
هر چند دکترم نه سونو میفرستاد ونه قبول داشت فقط خودم یواشکی روز ۱۴ سه بار رفتم سونو و یدونه فولیکول ۲۰ به بالا داشتم و یدونه کیست هم اضافه شده بود
۵ ماه دیگه گذشت دکتر گفت دیگه نیازی به دارو نیست ..طبیعی اقدام کن خودشم رفت خارج
فقط متفورمین گفت بخور مرتب، دو ماهی که نه امپول بود نه دارو و نه سونو به اصرار یکی رفتم پیش اون خانم قدیمی که اون دستور هارو داد رحمم گرم کنم انجام دادم (تاپیکم هست )
تقریبا دو ماه دیگه گذشت که روز ۱۴ دوباره خودم سرخود سونو رفتم و یه فولیکول ۲۱ داشتم فقط تخمدان راستم
و تو ماه رمضون یبار روز ۱۰ سیکل یبار روز ۱۵ که حالت سجده ای بود و یبار ۱۷ چون سونو گفته بود تا سه روز اینده ازاد میشه اقدام کردم
بعد از اون هم دقیق یادم نیست هر وقت خواستیم تا یه هفته مونده بود مونده به پری اقدام رفتم (سیکلام 32 روزه )
واقعا امیدی به بارداری نداشتم و منتظر پری بودم
اما بهتون بگم از حکمت و صلاح خدا من وقتی فهمیدم باردارم بچه سمت چپم بود دوستان یادشونه که سن جنین تو سونو با قاعدگی نمیخورد دو هفته تفاوت بود یعنی لقاحم دیر و یه تخمک دیگه از تخمدان چپم حوالی یه هفته ب پری ازاد شده بوده و باردار شدم الحمدالله
تو ماه رمضون افطار نزدیک اقدام هم فوق العاده زیاد اش دوغ میخوردم و عاشق زولبیا و بامیه و گوجه سبز و توت فرنگی هم تا دلتون بخواد خوردم
فقط اینم بگم منو و همسرم تو خونمون همیشه خرما هست نباشه نمیتونیم چایی بخوریم شاید دوسالی بود عادت شدید به خرما پیدا کرده بودیم و داریم
و اخر و اولش بگم همه کارام حساب و قانون نداشت و فقط راضیم به رضای خدای مهربونم که صلاح هممون خیلی بهتر میدونه و ارزو میکنم خواسته دل هممون با مصلحت خدا یکی باشه همیشه
به قول یه دوستمون اسپرم اقایون خیلی مهمه بنظرم مردا بیشتر باید تقویت بشن برای پسر دار شدن همسر خودم تخم مرغ خیلی صبحونه دوست داره و زیادم میخوره و روغن حیوانی طبیعی هم مصرف میکرد وگرنه اینقدر سرش شلوغه اصلا به تغذیه اش نمیرسید
خیلی طولانی شد اما خواستم تجربه سخت و شیرینم رو با شما که دوست داشتید بدونید در میون بزارم
بهترین هارو از خدا براتون میخوام 💚☘