اعظم جان دیگه اصل کاری درست شده به چیزای دیگه فکر نکن
دکترا خوششون میاد از چرت و‌پرت
بمن که از ماه چهارم گفتن سقط ختم بارداری زایمان زودرس
نهایت ده روز زودتر به دنیا اومد
جایی که همه کاره خداست اینا اهمیتی ندارن
سلام عشقم خوبی ؟
آخه دیروز ظهر دکترم نبود غروب رفتم پیشش
بهم قرص و آمپول داد و گفت تا میتونی باید استراحت کنی چون در معزض زایمان زودرسی
غلط کرده دیگه خسته شدم نمیشه که هی استرس داشته باشم
ان شالله بوقتش صحیح و سالم بدنیا میاد و میبرم به تک تک دکترایی که این مدت هی بهم استرس دادن نشون میدم
اره استراحت میکردم چون چهارماه و نیم بودم به خاطر دردهای وحشتناک بستری شدم که ختم بارداری بدن ولی یه دکتر تشخیص داد به خاطر جمع شدن فیبروم هاست که اینهمه درد میکشم
اومدم خونه ولی گفتن زایمان زود رس میگیری
از ترسم تحت نظر میرفندرسکی تو صارم و کاشانی زاده تو فلسطین بودم
خیلی عذاب کشیدم
چندماه استراحت
ماه اخر دکترم برای ده روز دیگه وقت زایمان تعیین کرد گفت برو راه برو کم کم
شبش رفتم پارک نیم ساعت راه رفتم کیسه ابم پاره شد
واسه همین میگم فقط خدا
من شکمم مثل دوقلو بود انقدر فیبروم هام رشد کرده بود و بچه م ۲۳۰۰ بود کلن
وقتی خدا حافظ بچه باشه هیچی نمیشه ولی خب باید یه چیزایی هم رعایت کرد دکترم میگه باید استراحت مطلق کنی که مننمیتونم ولی خب توی اداره یه صندلی گذاشتم زیر پام و پاهامو دراز دادم امیدوارم مشکلی پیش نیاد اداره لعنتی هم طبقه دوم هست پله هم داره که البته خیلی آروم میرم و میاما
توکل به خدا ان شالله خودش حافظ و نگهدار محمد مهدیم هست میبینه من چه عذابی کشیدم واسه این بچه
عزیزم به منم گفته بودن بتا بالاست ممکنه خارج رحمی باشه
دل درد زیاد داشتم گفتن خطر سقط هست بهم شیاف دادن شکر خدا الان همه چی فعلا خوبه
توکلت بخدا باشه و سوره حجرات رو بخون برای محفوظ موندن از سقط خوبه من هر روز میخونم اگه برسم
ان شالله که با خبر خوب بیای
فیبروم هام نمیشه عمل کرد داخل جلد رحمی هست و زیادن
یکیش فقط خارج رحمیه که خیلی بزرگه باید جراحی باز کنم نرفتم دنبالش چن از جراحی باز خیلی میترسم
اونم تاثیری تو بارداریم نداره فقط فشارش روی مثانه و روده هامه
این داخل جلدیا چون با هورمون بارداری رشد میکنن اذیت میکنن البته تا ماه پنجم بعد کم کم‌جمع میشن که وحشتناکترین درد دنیاست
