یادمه چند سال پیش که فهمیدیم بچه دار نمیشیم انقد گریه کردم..خیلی جاها رفتیم ولی هیچ فایده ای نداشت .. مشکل از شوهرم بود بخاطر خودم میخواست طلاقم بده
به روز یکی از دوستام گفت یه مرکز ناباروری تابان هست خیلی ها جواب گرفتن یه سر اونجام برو . با ناامیدی تموم رفتیم درمان شوهرمو شروع کردن شاید بارورتون نشه ولی مشکل شوهرم حل شد خدا به ما هم بچه داد . الان دوتا فسقلی شیطون دارم خدارو شکر می کنم بخاطر این همه لطف و بزرگیش و لطف پزشکا و متخصص هایی که اونجا کمکمون کردن